شاید شنیده باشید که همین هفته گذشته، پخش برنامه امروز شبکه انبیسی با اجرای مِگین کِلی، بهعلت صحبتهایش درمورد مقبولیت گریم سیاه، متوقف شد. گریم سیاه حرکت تجاری نژادپرستانهای است که به گمان خیلیهایمان از مدتها پیش برچیده شده بود، اما ماریس دوبوا، مجری دبلیوسیبیاس و کمکمجری صبح یکشنبه میگوید گریم سیاه در آمریکا سابقه درازمدتی دارد.
پدیدهٔ خیلی رایجی است، البته بیشتر در هالووین اتفاق میافتد، اما خاص آن نیست. مثلاً در سال ۲۰۱۶ دو دختر نوجوان در میپلوودِ نیوجرزی با گریم سیاه از خودشان عکس گرفتند و در اینترنت منتشر کردند. دانشآموز دیگری به یک خبرنگار گفت: «خیال میکردند خندهدار است، اما واقعاً اصلاً خنده نداشت.» مادر یکی از آن دو دختر اظهار داشت: «این دو دختر اصلاً نه میدانستند گریم سیاه چیست و نه از تاریخچه آن خبر داشتند.»
تاریخچه گریم سیاه داستان بلندبالا و پیچیدهای است و کاملاً در فرهنگ آمریکاییها نهادینه شده است؛ هم در برنامههای نمایشی و آوازخوانی هست و هم در فیلمها. حتی باگز بانی و اِلمِر فاد هم سر و روی خودشان را سیاه کردند. بازیگرهای سفیدپوست (و بعدها سیاهپوست) تا بیش از صد سال صورتشان را به رنگ سیاه گریم میکردند و علاوهبر قالب نمایشی محبوبی که به وجود آوردند، کلیشههای هم ایجاد کردند که تا به امروز باقی است.
«اِریک لات»[۱]، استاد مرکز دانشآموختگان دانشگاه شهری نیویورک میگوید که استفاده از گریم سیاه او را معذب میکند. او خطاب به دوبوا گفت: «حتی صحبت کردن درمورد اینطور چیزا هم من رو معذب میکنه، چون بینهایت آزاردهنده و مشمئزکننده است.» او میگوید گریم سیاه، مظهرِ آمیزهٔ غریبی از حسادت، حیرت، اشتیاق و ترس است.
دوبوا از لات پرسید: «منظورت از ترس چیه؟ این بازیگرای سفیدپوست، این [بینندههای] سفیدپوست از چی میترسن؟» و لات پاسخ داد: «از گروههای سیاهپوستها میترسن، میترسن که شورش کنن و قدرت رو به دست بگیرن.»
اجرای برنامههای آوازخوانی در دهه ۱۸۳۰ رواج یافت و بازیگران سفیدپوست برای این کار اول از چوبپنبه سوخته و بعدتر از رنگ روغنی استفاده کردند. برنامههای آوازخوانی در نهایت به محبوبترین سرگرمی کشور تبدیل شد.
«مارگو جِفِرسون»[۲]، منتقد برنده جایزه پولیتزِر تصاویر چند برنامهٔ آوازخوانی را از کتابخانه عمومی نیویورک گرفت و بررسی کرد: «سیاهیِ برّاقِ اون در کنارِ دهانِ این دلقکِ سفیدپوست و درشتهیکل، کلاهش، پالتوی خیلی بلند و دنبالهدارش… مسخره است. این قضیه همیشه همون حسی رو به من میده که تاریخ نژادپرستی میده. گریم سیاه چنان با طنز، با لذت بردن، با خوش گذراندن پیوند خورده که باعث میشه آدم بیش از پیش جا بخوره.»
بازیگرهای سفیدپوست مدعی بودند که اساسِ کارهایی که روی صحنه میکنند، درک آنها از زندگی سیاهپوستها است. جفرسون گفت: «اینها بعضاً ناشی از علاقه حقیقی بازیگرها به آهنگها، آوازها، رقصها و سبکهای اجرای سیاهپوستها بود.»
اساس بردهداری ایجاد وهم و گمان، قشر و قماش و کلیشههایی درمورد یک نژاد بود که تکتک اونا از هر نظر پایینتر از آدم به چشم میاومدن
اما دلیل خلق «جیم کرو»[۳] و خیلی از شخصیتهای تنبل، دروغگو یا دلقکمآب دیگر در دوران پیش از جنگ داخلی هم همین بود. جفرسون گفت: «اساس بردهداری ایجاد وهم و گمان، قشر و قماش و کلیشههایی درمورد یک نژاد بود که تکتک اونا از هر نظر پایینتر از آدم به چشم میاومدن.»
در دهه ۱۸۶۰، خودِ آفریقایی-آمریکاییها هم به استفاده از گریم سیاه حین اجرا رو آوردند. دوبوا پرسید: «آخه شخص سیاهپوست دیگه چرا باید از گریم سیاه استفاده کنه و شأن خودش را پایین بیاره؟» جفرسون پاسخ داد: «ببینید، اون وقتها قرن نوزدهم بود. چند راه بیشتر نداشتن. انتظار این کار رو ازشون داشتن.» چرا؟ «چون باعث میشد بینندهها احساس راحتی کنن. شاید کیف میکردن، شاید خوشحال میشدن، اما احساس برتری هم میکردن.»
گریم سیاه به نوعی نقاب نمایشی تبدیل شد که چندین لایه معنا داشت
در عمل، گریم سیاه روی چهرهی بازیگر سیاهپوست به نوعی نقاب نمایشی تبدیل شد که چندین لایه معنا داشت. همانطور که پروفسور لات میگوید: «این نقاب به گمان من به بینندههای سفیدپوست میگه: ”هیچ ترسی نداشته باشید. راحت باشید، خوش بگذرانید.“ به بینندههای سیاهپوست هم خیلی چیزها ممکنه بگه، مثلاً: ”باورتون میشه که این مردم برای سرگرمیِ خودشون منو مجبور به استفاده از این نقاب میکنن؟“ میدونید، میشه گفت این نقاب برای بینندههای سیاهپوست جذاب نیست، اما در عوض به اونا اجازه داد روی صحنه برن.»
یکی از معروفترین ستارههای سیاهپوستی که در برنامههای آوازخوانی سنّتشکنی کرد، «بِرت ویلیامز»[۴] بود؛ او در برنامههای نمایشی معمولی و برادوِی[۵] هم از گریم سیاه استفاده کرد.
جفرسون گفت: «مشخصه که برت ویلیامز نابغه بازیگری بود.» دوبوا پرسید: «اما چطور شد که با بازی به این شکلِ تحقیرآمیز کنار اومد؟» جفرسون پاسخ داد: «بهخاطر این مسئله خیلی ناراحت بود. خودش میدونست برای کارش ضروریه؛ همونطور که تمام بازیگرهای سیاهپوست دیگه هم میدونستن.»
در اصل اجرای برنامههای آوازخوانی روی صحنه در دهه ۱۹۲۰ کمکم متوقف شد، اما گریم سیاه ماند و به فیلمها راه پیدا کرد. در سال ۱۹۲۷، اَل جالسون[۶] در فیلم خوانندهی جاز[۷] که از نخستین فیلمهای ناطق بود، نقش مرد جوانی را بازی کرد که خواندن آوازهای محبوب را به دعاهای سنتی و عبریِ خانوادهاش ترجیح میداد.
در مجموعه طنز دار و دستهی ما[۸] که در دهه ۱۹۳۰ تولید میشد، اِسپَنکی[۹] با گریم سیاه جلوی دوربین رفت. لات گفت: «داستان فیلم اینه که این اراذل نمیفهمن این آدم اسپنکی هست و گریم سیاه زده تا اینکه خودِ باکویت[۱۰] رو میبینن. پس یعنی اساساً به هرکسی که گریم سیاه بزنن، سیاهپوست میشه. اونوقت توقع دارن به این بخندیم.»
این قضیه به همینجا ختم نمیشود: در دوران طلایی فیلمهای موزیکال هالیوود، جودی گارلَند[۱۱] در برادوی چیکس[۱۲]، بینگ کرازبی[۱۳] در میخانهای برای تعطیلات[۱۴]، فِرِد اَستِیر[۱۵] در بهوقت تاببازی[۱۶] و خیلیهای دیگر هم سر و روی خودشان را سیاه کردند.
این مسئله هنوز در فرهنگ آمریکاییها هست. لات گفت: «به نظرم خیلی راحت میتونیم تاریخچهی گریم سیاه رو مثل همه مسائل دیگهای که «نژادپرستبازی» میخونیم، پشت گوش بندازیم و به خودمون بگیم که ”خیلیهامون بهتر از این حرفهاییم.“ به نظر من خیلیهامون بهتر از این حرفا نیستیم؛ دقیقاً همین حرفاییم. هیچ فرقی نداریم.»
دوبوا به مارگو جفرسون گفت: «میدونید، بعضیها میگن برای اینکه بتونیم پیشرفت کنیم، باید این چیزا رو پشت سرمون بذاریم و بریم، هر چقدر هم که دردناک و آزاردهنده باشه.» و مارگو جفرسون پاسخ داد: «خب، میدونید، هر قسمتی از تاریخ سرکوب شه یا پس زده بشه یا پاک بشه، برمیگرده سراغمون و آزارمون میده. کاری که الان باید بکنیم، بحث و گفتوگو و درک و پذیرش همون قسمت پسزده و پیچیده و دردناک از تاریخه.»
بیشتر بخوانید: گریم سیاه خوب، گریم سیاه بد؛ بحثی بزرگتر درباره تاریخ گریم سیاه و استفادهی پیوسته از آن در حال شکلگیری است
پینوشت:
[۱] Eric Lott
[۲] Margo Jefferson
[۳] Jump Jim Crow / Jim Crow
[۴] Bert Williams
[۵] Broadway: تئاتر برادوی: اجراهای نمایشیای که در منطقهی تئاتری خیابان برادوی در منهتنِ نیویورک انجام میشود – مترجم.
[۶] Al Jolson
[۷] The Jazz Singer
[۸] Our Gang
[۹] Spanky
[۱۰] Buckwheat
[۱۱] Judy Garland
[۱۲] Babes on Broadway
[۱۳] Bing Crosby
[۱۴] Holiday Inn
[۱۵] Fred Astaire
[۱۶] Swing Time
۲۶ آبان, ۱۳۹۷