مجله هنری پشت صحنه

منو اصلی

منومنو
  • هنر و ساینس
    • آینده‌شناسی
    • تکنولوژی
    • صنعت
  • هنر و علوم انسانی
    • اقتصاد
    • تاریخ
    • جامعه‌شناسی
    • دین و آخرالزمان
    • روان‌شناسی
    • سیاست
    • فرهنگ عمومی
    • فلسفه
  • موضوعات ویژه
    • زنان هالیوود
    • ساینتولوژی
    • علمی تخیلی
    • هوش مصنوعی
  • ویدئوها
  • درباره
    • درباره ما
    • تماس با ما
    • همکاری

logo

منومنو
  • هنر و ساینس
    • آینده‌شناسی
    • تکنولوژی
    • صنعت
  • هنر و علوم انسانی
    • اقتصاد
    • تاریخ
    • جامعه‌شناسی
    • دین و آخرالزمان
    • روان‌شناسی
    • سیاست
    • فرهنگ عمومی
    • فلسفه
  • موضوعات ویژه
    • زنان هالیوود
    • ساینتولوژی
    • علمی تخیلی
    • هوش مصنوعی
  • ویدئوها
  • درباره
    • درباره ما
    • تماس با ما
    • همکاری
صفحه اصلی›هنر و علوم انسانی›جامعه‌شناسی›و اسکار تقدیم می‌شود به: شیطان!

و اسکار تقدیم می‌شود به: شیطان!

پیروزی «ویل اسمیت» چگونه در یک لحظه به شکستی کامل بدل شد
دسته‌بندی: جامعه‌شناسی فرهنگ عمومی گزارش‌

وسلی موریس

روزنامه‌نگار و منتقد فرهنگی؛ میزبان پادکست فرهنگی «استیل پراسِسینگ» و برنده دو جایزه پولیتزر نقد برای پژوهش پیرامون مسائل نژادی در فرهنگ عامه

مترجم: رامین کریمی
منبع: The New York Times
حجم مقاله: ۱۹۰۰ کلمه

اشتراک‌گذاری

آدرس کوتاه: BTSMag.ir?p=7158

پاسخ دادن لغو پاسخ

«کریس راک» در بهت سیلی غیرمنتظره‌ای که توسط «ویل اسمیت» بر صورتش نشست.

دسته‌بندی:
جامعه‌شناسیفرهنگ عمومی

وسلی موریس

روزنامه‌نگار و منتقد فرهنگی؛ میزبان پادکست فرهنگی «استیل پراسِسینگ» و برنده دو جایزه پولیتزر نقد برای پژوهش پیرامون مسائل نژادی در فرهنگ عامه

مترجم: رامین کریمی
منبع: The New York Times
حجم مقاله: ۱۹۰۰ کلمه

فرصت‌های بسیاری باید سر راه سیاه‌پوستان صنعت سرگرمی آمریکا – که بیشترشان در فقر طبقات پایین جامعه بزرگ شدند – قرار می‌گرفت تا بتوانند به عنوان فرهنگ‌سازانی تاثیرگذار در مراسم اسکار دور هم جمع شوند. اما یک اتفاق کوچک کل این موفقیت را نابود کرد و زیاده‌روی نیست اگر این اشتباه را تراژدی بنامیم.

همه‌گیری همچنان در حال گرفتن جان انسان‌ها است. این ویروس جسم ما را بیمار می‌کند، اما بر ذهن ما هم اثر می‌گذارد. ساختمان کنگره غارت شده، بحران بزرگ پناهندگان به وجود آمده، آمار قتل‌ در آمریکا روند صعودی داشته، مرگ‌های ناشی از سوءمصرف مواد مخدر افزایش یافته، آزار و اذیت‌ها هم بیشتر شده – به خاطر آسیایی بودن، به خاطر سیاه‌پوست بودن. روز یکشنبه، چند ساعت قبل از شروع مراسم نود و چهارمین دوره جوایز اسکار، مردی را دیدم که در یک خیابان یک‌طرفه در جهت اشتباه رانندگی می‌کرد. اشتباهی وارد خیابان نشده بود. با اعتماد‌به‌نفس و خوشحالی رانندگی می‌کرد، انگار که کار درست همین است. در انتهای خیابان، به سمت راست پیچید که این گردش به راست هم ممنوع بود.

برای همین نمی‌دانم چرا از تماشای «ویل اسمیت» که آن شب از جای خود برخاست و به صورت «کریس راک» سیلی زد، تعجب کردم. در واقع در ابتدا تعجب نکردم. من هم مثل بسیاری از مخاطبان فکر کردم این یک شوخی برنامه‌ریزی شده از همان ویل اسمیتی است که همیشه کارهای خارق‌العاده می‌کند. و البته شوخی عجیب راک درباره‌ی موهای کوتاه «جیدا پینکت اسمیت» – که شبیه مدل موی «دمی مور»[۱] در «جی آی جین»[۲]، فیلم فمینیستی به‌دردنخوری محصول ۲۵سال پیش بود – از آن مدل شوخی‌هایی نبود که کسی به خاطر آن آبروی خود را به خطر بیندازد. اما دوره‌زمانهٔ عجیبی است. هر کسی ممکن است از کوره دربرود، حتی مردی که زمانی یکی از دوست‌داشتنی‌ترین انسان‌های روی زمین بود. مردی که قبل از اینکه از روی صندلی بلند شود و سیلی بزند، قرار بود یکی از لذت‌بخش‌ترین شب‌های زندگی ۵۳ساله‌اش را تجربه کند و به خاطر نقشش در فیلم «شاه ریچارد»، اسکار بگیرد.

دوره‌زمانهٔ عجیبی است؛ هر کسی ممکن است از کوره دربرود، حتی مردی که قبل از بلند شدن از روی صندلی و سیلی زدن، قرار بود یکی از لذت‌بخش‌ترین شب‌های زندگی ۵۳ساله‌اش را تجربه کند

فکر می‌کنم بخشی از آن به خاطر قدم زدن آسودهٔ اسمیت به سمت راک بود و البته قدرت سیلی او و نحوهٔ ضربه خوردن راک. نوعی طراحی حرکت در این اتفاق مشهود بود؛ نوعی ماهیت ثانوی. اسمیت برگشت و روی صندلی‌اش نشست و خطاب به راک فریاد زد. شبکه ای‌بی‌سی صدای او را قطع کرد اما مشخص بود که کار از کار گذشته است. خشم چشم‌های اسمیت را پر کرده بود. نگاه پر از تعجب «لوپیتا نیونگو»[۳] که پشت سر اسمیت نشسته بود هم گویا و آشکار بود. می‌شد تشخیص داد که اسمیت می‌گوید «اسم همسر مرا به زبان نیاور»، البته همراه با ناسزایی که نمی‌توانم اینجا تکرار کنم.

پس چرا تعجب کردیم؟ اولاً، کسی که عصبانی شد «کانیه وست»[۴] نبود. «مارتین لورنس»[۵] هم نبود. عامل آشوب یکشنبه‌شب، برندهٔ ۱۰جایزه‌ی برگزیدهٔ کودکان نیکلودین[۶] بوده است. و شگفت اینکه مراسم اهدای جوایز اسکار را به هم زد، مراسمی که هم اسمیت و هم راک با آن آشنا هستند، اسمیت سه بار نامزد دریافت جایزهٔ اسکار و راک دو بار مجری اهدای جوایز بوده است. پس از اینکه اسمیت ظاهراً آرام گرفت مراسم می‌خواست به کار خود ادامه دهد. این هم عجیب بود. مراسم فقط … ادامه پیدا کرد.

  • نوعی طراحی حرکت در این اتفاق مشهود بود؛ نوعی ماهیت ثانوی.

اما این ادامه یافتن چندان موفقیت‌آمیز به نظر نمی‌رسید، چرا که دیگر از آن شور و نشاط فراوان اولیه خبری نبود. درگیری اسمیت با راک یک ساعت قبل از پایان مراسم رخ داد و آغازگر سیاحتی در طیف عجیبی از مردان مشهور سیاه‌پوست در این کشور بود. مراسم تحت تسلط ستارگان هیپ‌هاپ دهه نودی و گل سرسبد هنرمندان سیاه‌پوست یعنی «تایلر پری»[۷] پیش می‌رفت. هنرمندی که فیلم‌هایش هیچ اسکاری نگرفته‌اند اما اخیراً با او مانند یک شخصیت بزرگ و محترم رفتار می‌شود. او بخش یادبود مراسم را با ادای احترام به «سیدنی پوآتیه»[۸] آغاز کرد که در ابتدای سال جاری فوت کرد و جاذبهٔ نمادین او همواره مورد احترام اسمیت بوده است.

از راک دعوت شده بود تا برندهٔ اسکار بهترین فیلم مستند بلند را اعلام کند. پس از سیلی خوردن، به محض اینکه توانست آرامش خود را به دست آورد، نام «کوئست‌لاو»[۹] به خاطر فیلم «تابستان سول»[۱۰] را اعلام کرد – خب، در واقع گفت «اهمیر تامپسون و چهار مرد سفیدپوست» که البته توصیف دقیقی نیست. کوئست‌لاو مانند اسمیت در فیلادلفیا بزرگ شد و همانند او راه خود به‌سوی موفقیت و جایگاه امروزش را پیدا کرد. او ضمن قدردانی از مادر و پدر مرحومش، از اهمیت موضوع فیلم خود گفت که به ماجرای جشنوارهٔ فرهنگی هارلم در سال۱۹۶۹ می‌پردازد.

این بخش با بی‌سلیقگی، خشونت و انزجار آغاز شد، به دستاوردی مقدس در صنعت فیلمسازی غیرداستانی اشاره داشت، و با تجلیل انجیلی از زندگی مردگان به پایان رسید

بعد، شاید دومین حادثهٔ شگفت‌آور مراسم روی داد. «شان کامز»[۱۱] [رپر آمریکایی] در حالی که از همیشه عاقل‌تر به نظر می‌آمد، روی صحنه حاضر شد. شاید احساس کرد فراموش کرده‌ایم که راک مجری مراسم نیست و اوضاع از دست مجریان اصلی، «واندا اسکایز»[۱۲]، «رجینا هال»[۱۳] و «ایمی شومر»[۱۴] خارج شده است و از حضار خواست برای آن‌ها دست بزنند. سپس دربارهٔ آن ماجرا چنین گفت: «نمی‌دانستم امسال قرار است هیجان‌انگیزترین مراسم اسکار باشد. خوب، ویل و کریس، مثل یک خانواده در مهمانی پس از مراسم این مشکل را حل می‌کنیم، باشد؟ اما حالا به کارمان ادامه می‌دهیم.» اگر اتفاقات مراسم را با چشمان خودم دنبال نکرده بودم و به من می‌گفتند کسی که پیشنهاد حل‌وفصل درگیری بین «شاهزادهٔ تازه بل‌ایر» [اسمیت] و بازیگر و نویسندهٔ فیلم هجوآمیز رپ «سی‌بی۴»[۱۵] [راک] را مطرح کرده است، کسی نیست جز بنیان‌گذار «بد بوی ریکوردز»[۱۶] و این پیشنهاد را در مراسم اعطای جوایز اسکار و در حالی مطرح کرده است که برای ادای احترام به «پدرخوانده» به مناسبت پنجاهمین سالگرد این فیلم، روی صحنه حضور یافته است، حتماً می‌پرسیدم مگر کامز آخرین ستاره در قید حیات ما بوده است؟ او متخصص گوشتخواری است اما ظاهراً در حوزهٔ زد و خوردها گیاه‌خوار شده است.

  • «ویل اسمیت» با مجسمه اسکار خود در کنار همسرش «جیدا پینکت اسمیت»

آن بخش از مراسم به من فهماند چقدر سیاه‌پوستان – خصوصاً مردان سیاه‌پوست – در صنعت سرگرمی آمریکایی پیشرفت کرده‌اند، صنعتی که عمدتاً کار آن‌ها و حضورشان را نادیده گرفته است. این بخش با بی‌سلیقگی، خشونت و انزجار آغاز شد، به دستاوردی مقدس در صنعت فیلمسازی غیرداستانی اشاره داشت، و با تجلیل انجیلی از زندگی مردگان به پایان رسید. کاری به نتیجه رسیده بود. فرصت‌های موفقیت بسیاری باید سر راه این مردان – که در فقر طبقات پایین جامعه بزرگ شدند – قرار می‌گرفت تا بتوانند در این لحظهٔ عجیب به عنوان فرهنگ‌سازانی ثروتمند دور هم جمع شوند. اما یک اتفاق کوچک کل این موفقیت را نابود کرد و به نظر من زیاده‌روی نیست اگر این اشتباه را تراژدی بنامیم.

اسمیت که دوباره روی صندلی‌اش نشسته بود، طبق عرف منتظر بود نوبت معرفی بهترین بازیگر مرد شود. تهیه‌کنندگان مراسم ظاهراً از او نخواستند سالن را ترک کند. نام او خوانده شد. او هم طبق عرف از سن بالا رفت و در سخنانش از همه به جز راک عذرخواهی و از افراد دیگری تشکر کرد. او از این فرصت استفاده کرد تا توضیح دهد با بازی در نقش «ریچارد ویلیامز»[۱۷]، پدر «ونوس»[۱۸] و «سرنا ویلیامز»[۱۹]، به این باور رسیده است که باید از زنان، زنان سیاه‌پوست محافظت و مراقبت کند. چند هفته قبل مجبور بود اهانت «جین کمپیون»[۲۰] به خواهران ویلیامز را تماشا کند و ساکت بماند. و سال گذشته، دوباره بازیگران سریال «شاهزادهٔ تازه بل‌ایر» را دور هم جمع کرد و به خاطر ناتوانی خود در حفظ موقعیت شغلی «جنت هوبرت»[۲۱] که در سه فصل از سریال نقش «عمه ویو» را بازی کرده بود، گریست. در مراسم اسکار زمانی که اشک می‌ریخت و اسکار خود را در دست می‌فشرد، چهرهٔ خواهران ویلیامز که در بین جمعیت نشسته بودند، به چهرهٔ مسافران ترن هوایی می‌مانست.

در درخشان‌ترین لحظات خود و وقتی در اوج هستی، مراقب باش. درست همان موقع است که شیطان به سراغت می‌آید. شیطان در قهقرا زندگی می‌کند. وقتی چیزی بشکند، از اعماق بیرون می‌آید و آزاد می‌شود. آن شب در مراسم اسکار، شیطان آزاد شد

کتاب خاطرات اسمیت به نام «ویل» از زمان انتشار در ماه نوامبر یکی از پرفروش‌ترین کتاب‌های کشور بوده است. هستهٔ روانشناختی این کتاب، عذاب وجدان او از تماشای پدرش است که در مقابل چشمان ویل ۹ساله، مادرش را کتک می‌زد. اما استعارهٔ روانشناختی غالب آن، دیوار آجری است که آموخت میان خود و پدرش بکشد. اتفاق یکشنبه‌شب به نوعی یادآور گذشتهٔ او بود. او همسرش را دید که به خود می‌لرزد و شاید یاد مادرش افتاد. از کوره دررفت. تروما و ضربهٔ روحی نمی‌تواند گناه اسمیت را پاک کند: سن سه نفر درگیر در این ماجرا روی هم به ۱۶۰ سال می‌رسد. اما شاید این خاطرات تلخ بتوانند توضیح بدهند در این چند دقیقهٔ تأسف‌بار، دیواری فروریخت – یا شاید بالا رفت. شاید اسمیت جای خود را به کس دیگری داد. او دیگر نه یک مرد ۵۳ساله، بلکه کودکی ۹ساله بود؛ و کریس راک بیچاره نقش پدرش را بازی می‌کرد.

پس از درگیری، اسمیت گفت «دنزل واشنگتن»، یکی از خردورزان هالیوود که نامزد دریافت جایزهٔ بهترین بازیگر مرد هم بود و از ابتدای شروع به کار اسمیت نقش راهنما و مشاور معنوی‌‌اش را ایفا می‌کرده است، پس از آن ماجرا به سراغ او رفته و نصیحتی کرده است. اسمیت در سخنان خود به نقل از واشنگتن گفت: «در درخشان‌ترین لحظات خود و وقتی در اوج هستی، مراقب باش. درست همان موقع است که شیطان به سراغت می‌آید.» گوشه‌ای از ذهن من آن شیطان را در قالب راک تصور کرد. اما همه می‌دانیم که راک آن شب مشغول چه کاری بود: شغلش. البته شوخی جالبی نبود اما مشغول کارش بود. شیطان در قهقرا زندگی می‌کند. وقتی چیزی بشکند، از اعماق بیرون می‌آید و آزاد می‌شود. آن شب در مراسم اسکار، شیطان آزاد شد.

در آن شب عجیب‌وغریب، اسمیت را درحالی‌ تماشا می‌کردم که سعی داشت رفتارش را با اشاره به داستان خانوادهٔ ویلیامز توجیه کند، و تقریبا مطمئن بودم که هنوز درست سر عقل نیامده است. هرگز ندیده بودم یک پیروزی اینقدر شبیه شکست باشد. فکر می‌کنم او هم چنین چیزی ندیده بود. با خود فکر می‌کرد آیا دوباره به مراسم اسکار دعوت خواهد شد؟ در واقع او به جای پذیرفتن جایزهٔ اسکار سعی داشت جای پای خود را محکم کند و رانده نشود.

هرگز ندیده بودم یک پیروزی اینقدر شبیه شکست باشد. وقتی چیزی می‌شکند بهتر است خرده‌شیشه‌هایش را با دست جمع نکنیم، اما اسمیت با دست‌هایش دنبال جمع کردن خرده‌شیشه‌ها بود

وقتی چیزی می‌شکند بهتر است خرده‌شیشه‌هایش را با دست جمع نکنیم. اما اسمیت با دست‌هایش دنبال جمع کردن خرده‌شیشه‌ها بود. اتفاقی که یکشنبه‌شب افتاد یکی از آن اتفاقاتی است که بعید است به این زودی‌ها فراموش شود. ۵۵سال از آخرین زمانی که کسی اینقدر به یک سیلی در هالیوود اهمیت داده است می‌گذرد. اما وقتی سیدنی پوآتیه، به صورت شخصیت ثروتمند سفیدپوست ازخودراضی فیلم «در گرمای شب»[۲۲] (۱۹۶۷) سیلی زد، در واقع به نژادپرستی سیلی زد. اتفاق یکشنبه ماجرای خصوصی زندگی کسی بود و اصلاً نباید شاهد آن می‌بودیم.

یکی از ویژگی‌های دو سال گذشته همین است. ما محرم اسرار همهٔ اتفاقاتی بوده‌ایم که ترجیح می‌دادیم نباشیم. شاهد بدترین لحظات زندگی افراد بوده‌ایم و حالا محرم اسرار بدترین لحظات اسمیت شده‌ایم. اکثر ما اصلاً این آدم‌ها را ندیده‌ایم. اما تا حدی آن‌ها را می‌شناسیم. ما آن‌ها را به عضوی از خانوادهٔ فرهنگی خود تبدیل کرده‌ایم – بخشی از شهرت همین است (اسمیت، پینکت اسمیت و راک در ابتدای کار خود ستارهٔ تلویزیونی بودند). یکی از دلایل ما برای اینکه مدام از هم بپرسیم چه اتفاقی افتاد و پریشان و آشفته باشیم این است که شاید این سه نفر مثل یک خانواده هستند و تماشای اختلاف آن‌ها دردناک است. تماشای بروز آن ضعف شدید احساسی و روانشناختی (اگر می‌خواهید می‌توانید آن را خودشیفتگی بنامید)، همان‌قدر که سؤالاتی درباره‌ی هویت اسمیت در مراسم یکشنبه‌شب به وجود آورد، سؤالاتی هم دربارهٔ هویت خود ما پیش می‌آورد. البته که مثل همهٔ معماهای این دو سال گذشته، هرگز جواب آن را پیدا نخواهیم کرد. با احترام نسبت به اسمیت، چرا نباید جوابی برای این سؤال داشته باشیم؟


[۱] Demi Moore

[۲] G.I. Jane

[۳] Lupita Nyong’o

[۴] Kanye West

[۵] Martin Lawrence

[۶] Nickelodeon Kid’s Choice Awards

[۷] Tyler Perry

[۸] Sidney Poitier

[۹] Ahmir “Questlove” Thompson

[۱۰] Summer of Soul

[۱۱] Sean Combs

[۱۲] Wanda Sykes

[۱۳] Regina Hall

[۱۴] Amy Schumer

[۱۵] CB4

[۱۶] Bad Boy Records

[۱۷] Richard Williams

[۱۸] Venus

[۱۹] Serena Williams

[۲۰] Jane Campion

[۲۱] Janet Hubert

[۲۲] In the Heat of the Night

۱۷ فروردین, ۱۴۰۱

تگ ها اسکاربرگزیدهسیدنی پوآتیهکریس راکهالیوودویل اسمیت

با عضویت در خبرنامه سایت بروزترین مطالب را در ایمیل خود دریافت کنید.

پشت صحنه در شبکه‌های اجتماعی

مجله هنری پشت صحنه

«مجله هنری پشت‌‌ صحنه» می‌کوشد تا نقش فراموش‌شده‌ٔ علوم انسانی در رسانه‌های بصری را از نو احیا کند و با نگاهی میان‌رشته‌ای، ساحت سینما و صنعت سرگرمی را به‌قضاوت بنشیند. «پشت‌ صحنه» سعی دارد مخاطب را با جهانی آشنا کند که در آن، هر اثر هنری موفقی، ریشه در یکی از زیرشاخه‌های علوم انسانی دارد.

© 1398 کلیه حقوق این سایت متعلق به «مجله هنری پشت صحنه» است.