جنگ معنوی هر روز بیشتر میشود، شورش [علیه دین] را گرامی میدارند و بیخدایی رو بهفزونی گذاشته است. اینها همه نشانههای این دوره هستند، اما شاید تعداد اندکی از تصمیمگیران هالیوود بتوانند پیغامی را که درون موفقیت فیلمهای مسیحی در گیشه وجود دارد، بفهمند. آیا به پایان دوران «بیخدایی» رسیدهایم؟
هالیوود عاشق پول است و عشق به پول ریشهی تمام بدیها و شرارتهاست، اما فیلمهای مسیحی در گیشه وضعیت خوبی دارند و بهنظر میرسد اصلاً [این رابطه پول با شرارت] برایشان مهم نیست. با عقل جور در نمیآید. هالیوود چه چیزی را بیشتر از پول دوست دارد؟
اگر فیلم «فقط میتوانم تصور کنم»[۱] را که بر اساس آهنگ گروه موسیقی «مرسی می»[۲] با همین نام ساخته شده، ندیدهاید، حتماً زمان تماشای آن بهاندازه کافی دستمال کاغذی همراه داشته باشید. داستانِ واقعی بخشش و فداکاری است. یک بخش از دیالوگ فیلم میگوید: «پدرم یه اهریمن بود و من دیدم که خدا تغییرش داد».
«بارت میلارد»[۳] برای نوشتن شعر آهنگ «فقط میتوانم تصور کنم» تنها ده دقیقه زمان گذاشت، اما همانطور که «امی گرنت»[۴] گفته بود «ده دقیقه زمان نگرفت، یک عمر زمان گرفته بود».
بسیاری از مردم میتوانند با بالا و پائینهای زندگی ارتباط برقرار کنند؛ با سوءاستفادهها، دردها، ترسها، شکستها، قلبهای شکسته و پیدا کردن لذت واقعی و اعتماد بهخدا.
در اصل نباید از اینکه ببینم فیلمهای مسیحی گیشه خوبی برای خودشان دست و پا میکنند، متعجب شوم. نمونه بارز این مسئله فیلم «مصائب مسیح» (۲۰۰۴) اثر «مل گیبسون» و با نقشآفرینی «جیم کاویزل»[۵] بود. این فیلم رکورد دار کسب درآمد ۸۴ میلیون دلاری در نخستین هفته پس از اکران است و تا پایان زمان اکران در سرتاسر جهان عددی بالغ بر ۶۱۱ میلیون دلار فروش داشت. هزینه ساخت آن ۳۰ میلیون دلار بود.
این فیلم پرفروش مسیحی عنوان سومین فیلم برتر مذهبی تاریخ و رتبه سوم فیلمهای سال ۲۰۰۴ را کسب کرد.
مقام دوم را در میان فیلمهای همان سال «مرد عنکبوتی ۲» کسب کرد در حالیکه ساخت آن ۲۰۰ میلیون هزینه برداشته بود
در مقام مقایسه میبینیم که مقام دوم را در میان فیلمهای همان سال «مرد عنکبوتی ۲» کسب کرد و تنها چند میلیون دلار بیشتر از مصائب مسیح فروش داشت، در حالیکه ساخت آن ۲۰۰ میلیون هزینه برداشته بود.
اکنون زمان صحبت پیرامون بودجههای هنگفت هالیوود برای بازاریابی فیلمهای آینده را ندارم، اما کاملاً روشن است که بسیاری از فیلمهای مسیحی امروزه درآمدزایی دارند. چرا باید چنین باشد؟
بسیاری از مردم از دیدن مزخرفات، فساد، بیخدایی و انحرافی که هالیوود اغلب جلویشان میگذارد، خسته شدهاند. آمارها نشان میدهد که بسیاری از مخاطبان در سرتاسر آمریکا در پی سرگرمیهایی صاف، مثبت، رستگارانه و خدا محور هستند.
بیایید به سه فیلمی نگاه کنیم که هفته گذشته در یک روز اکران شدند: «فقط میتوانم تصور کنم» در یک هفته به فروش ۶۵ میلیون دلاری رسیده، در حالیکه ساخت آن تنها ۷ میلیون دلار هزینه داشت. این فیلم چهارمین افتتاحیه بزرگ را برای یک فیلم اعتقاد-محور داشت و تنها در چند شهر محدود و در ۱۶۰۰ سالن سینما بهنمایش درآمد. این فیلم در میان فیلمهای دیگری که ده برابر بودجه صرف ساختشان شده بود، مقام سوم را کسب کرد؛ فیلمهایی که دو برابر بیشتر از «فقط میتوانم تصور کنم» سالن نمایش دارند.
در همان روز فیلم دیگری با مضامین همجنسگرایانه به نام «عشق، سیمون» اکران شد که صدای منتقدان را درآورد. برای ساخت آن ۱۷ میلیون دلار هزینه کردهاند و بلیط آن طی یک هفته فقط ۳۵ میلیون دلار فروش داشته است. فیلم «توم ریدر»[۶] اثر استودیوی برادران وارنر نیز در همان روز اکران شد. در بازه یک هفتهای فروشی ۵۳ میلیون دلاری داشت، اما برای ساخت آن ۹۴ میلیون دلار هزینه کرده بودند.
در نهایت فیلم گران و مورد علاقه هالیوود «چین خوردگی در زمان»[۷] اکران شد که بر اساس کتاب ساخته شده بود و عملاً سالنهای نمایش را منفجر کرد. هم قدرت سوپراستارها را داشت و هم توان بازاریابی، اما تولیدکنندگان آن بهجای استفاده از تم مسیحی که در کتاب وجود دارد، ایدئولوژیهای سیاسی و مدرن را در فیلم جای دادند.
من با نظر «مت والش»[۸] موافقم که میگوید هالیوود حجم انبوهی از پولی را که میتواند بهدست آورد، رها میکند، زیرا بیشتر از علاقهای که به منفعت دارد از مسیحیها متنفر است:
بسیاری از مردم… هیچ علاقهای به روابط عاطفی دو همجنسباز ندارند. مهم نیست هالیوود چقدر اصرار کند… ایمان نیروی محرکه زندگی میلیونها نفر است…
«بسیاری از مردم… هیچ علاقهای به چیزهای شگفتانگیز ندارند و عملاً هیچکس نمیخواهد روابط عاطفی دو همجنسباز را ببیند. مهم نیست هالیوود چقدر اصرار کند… ایمان نیروی محرکه زندگی میلیونها نفر است… و مردم داستانهایی را دوست دارند که به ایمان مرتبط است.»
در سالنهای نمایش فیلم دیگری نیز با نام «خدا مرده نیست: نوری در تاریکی» در حال نمایش است. جنگ معنوی هر روز بیشتر میشود، شورش [علیه دین] را گرامی میدارند و بیخدایی رو بهفزونی گذاشته است. اینها همه نشانههای این دوره هستند، اما شاید تعداد اندکی از تصمیمگیران هالیوود بتوانند پیغامی را که درون موفقیت فیلمهای مسیحی در گیشه وجود دارد، بفهمند. در هر حال فعلاً فقط میتوانیم امیدوار باشیم که محتوای الهامبخشتر و مناسبتر برای خانوادهها تولید شود، نه آلایشهای روحی.
پینوشت:
[۱] I Can Only Imagine
[۲] Mercy Me
[۳] Bart Millard
[۴] Amy Grant
[۵] Jim Caviezel
[۶] Tomb Raider
[۷] A Wrinkle In Time
[۸] Matt Walsh
۱۴ آبان, ۱۳۹۷