
201 مرد در جایگاههای بالا شغل خود را از دست دادهاند و 53 زن و 70 مرد جای آنها را گرفتهاند

نیویورک تایمز
تفاق واینستین راهروهای قدرت را دستخوش تغییر کرده است. یک تحلیل از سوی نیویورک تایمز دریافته است که از زمان انتشار آن مطلبِ افشاگرانه دست کم ۲۰۰ مرد عالی رتبه شغلشان را در پی متهم شدن به آزار جنسی از دست دادهاند.
طی سالها آنان اغلب بدون هیچ مجازاتی به کارشان ادامه میدادند و زنانی که از سوی آنان آزار دیده بودند، حس میکردند که این افرادِ خطاکار هرگز تاوانی پس نخواهند داد. تا این که خبر جزئیات تجاوز و آزار جنسی هاروی واینستین رسید و او از عرش هالیوود به فرش سقوط کرد.
یک سال بعد، حتی زمانی که «جنبش میتو» با واکنش شدید مواجه شده، میتوان دید که چگونه اتفاق واینستین راهروهای قدرت را دستخوش تغییر کرده است. یک تحلیل از سوی نیویورک تایمز دریافته است که از زمان انتشار آن مطلبِ افشاگرانه (که چند روز پس از آن تحقیقی هم از سوی نیویورکر منتشر شد) دست کم ۲۰۰ مرد عالی رتبه شغلشان را در پی متهم شدن به آزار جنسی از دست دادهاند. برخی، از جمله آقای واینستین با محاکمهی قضایی هم مواجه شدهاند. دستکم ۹۲۰ نفر گفتهاند که یکی از این مردان با آنان رفتار نادرست جنسی انجام دادهاند. همچنین در مورد نزدیک به نصف این مردان، شغل خالی شده به یک زن داده شده است.
این در حالی است که تا سال قبل از گزارش واینستین کمتر از ۳۰ فرد مهم بابت استعفا یا اخراج شدن به خاطر اتهامات جنسی خبرساز شدند. سقوط مجری معروف شبکهی فاکس، بیل اُرایلی، در آوریل ۲۰۱۷، در عمل تنها پیشلرزهی تغییراتی بود که قرار بود، رخ دهند.
جُن ویلیامز، استاد حقوق که در دانشگاه هَستینگز کالیفرنیا مطالعات جنسیتی میخواند، میگوید: «ما هرگز چنین چیزی ندیده بودیم. زنان همواره به عنوان گزینههایی خطرساز دیده شدهاند چون ممکن است کاری کنند یا مثلاً بچهدار شوند. اما حالا مردان به عنوان گزینههای خطرناکتری برای استخدام دیده میشوند».
آزار جنسی به هیچ وجه از محیط کار محو نشده است. جمع عظیمی از زنان هستند که قوانین فدرال هنوز به طور کامل از آنان حمایت نمیکند، از قبیل کسانی که به طور مستقل کار میکنند یا آنان که در شرکتهای با کمتر از ۱۵ کارمند استخدام هستند. تغییر سیاستهای محیط کسب و کار، بدون این که تغییرات فرهنگی عمیقتر رخ دهند، اثربخشی بالایی ندارند. همانگونه که تأیید دادگاه عالی در جدال مربوط به برِت کاوانا نشان داد، آمریکاییها در این زمینه که چگونه باید با افرادی که رفتار نامناسب جنسی انجام دادهاند، برخورد کرد و این که وقتی کسی به این نوع رفتارها متهم میشود، شواهد ارائه شده از چه استانداردی باید پیروی کند، با یکدیگر توافق ندارند.
اما تحلیل نشان میدهد که جنبش میتو ساختارهای قدرت را در مشهودترین بخشهای جامعه به لرزه در آورده و هنوز به این کار ادامه میدهد. نشریهی تایمز نام افراد قدرتمندی را که مشاغل اصلی، سِمتهای مدیریتی مهم یا قراردادهای عمدهی خود را از دست دادهاند، گردآوری کرده است. این فهرست شامل کسانی است که خروجشان از کار، پوشش خبری عمومی یافته است.
چهل و سه درصد جانشینان این افراد زنان هستند. از این زنان، یک سومشان در رسانههای خبری کار میکنند، یک چهارمشان کارمند دولتاند و یک پنجمشان در حوزهی هنرها و سرگرمی فعالاند. به عنوان مثال، رابین رایت، جانشین کوین اسپیسی، بازیگر اصلی سریال خانهی پوشالی شد؛ امیلی نِمِنس به جای لورین استِین، ویراستار پاریس ریویو[۱] نشست و تینا اسمیت جای آل فرَنکن، سناتور انتخابی از ایالت مینهسوتا را گرفت.

افرادی که با مردان متهم به آزار جنسی جایگزین میشوند.
زنان دارند در سازمانهایی که درگیر آزار جنسی بودهاند، قدرت میگیرند و این میتواند آثار بالقوهی جدیای داشته باشد.
خانم اسمیت میگوید: «برای من خیلی جالب است که این تعداد از مردم به من میگویند ممنونیم که در شرایطی که کسی باید حرف میزد، شما پا پیش گذاشتید. این کاری است که بسیاری از زنان در بسیاری از مواقع انجام میدهند. اینطور نیست؟».
انتصاب یک زن تغییر را تضمین نمیکند. زنان هم مرتکب آزار شدهاند و آزارها را لاپوشانی کردهاند. گاهی زنان در زمان بحرانهای سازمانی که احتمال شکست بیشتر است، به مدیریت منصوب میشوند. همچنین پس از ماجرای آقای واینستین سهم زنان از صعود به قدرت قابل توجه بوده است، اما زنان، نسبت به جمعیتشان، سهم بسیار کمی در رأس قدرت مؤسسات آمریکایی دارند.
مطالعات مکرراً نشان دادهاند که زنان به شیوهی متفاوتی مدیریت میکنند. آنان عموماً محیط کار پراحترامتری ایجاد میکنند که در آن احتمال کمتری دارد که آزار جنسی رونق پیدا کند و همچنین زنان راحتتر آن را گزارش میکنند. مدیران زن معمولاً زنان بیشتری استخدام میکنند و به آنان ترفیع میدهند و در مورد مبلغ پرداخت به زنان و مردان، بیشتر برابری را رعایت میکنند و شرکتها را سودآورتر میکنند. زنان تجربیات و چشماندازهای زندگی را وارد تصمیمگیری میکنند و این میتواند به کسب و کار کمک کند زیرا در خانوادهها زنان عمدهی تصمیمگیریهای مربوط به خرید را انجام میدهند. در دولت، نشان داده شده است که زنان حس همکاری بیشتری دارند و بیشتر دوحزبی هستند[۲] و بیشتر از سیاستهای مربوط به حمایت از زنان و کودکان و رفاه اجتماعی حمایت میکنند.
خانم اسمیت که دموکرات است، میگوید این مسئله در مورد کنگره صدق میکند. از نظر او مجلس سنا به شدت دوقطبی است و زنان معمولاً به شکلی غیرعادی به طور فراحزبی عمل میکنند و ۲۳ سناتور خانمِ عضو سنا، هر ماه با یکدیگر شام میخورند.
او میگوید: «از نظر من فرد اگر روابط خوبی با دیگران داشته باشد میتواند موفق باشد و کار انجام دهد. این بستری است که میتوان کارها را به نتیجه رساند، از جمله به طور قطع، در جهان قانونگذاری».
یک مثال: اسمیت و سناتور لیسا مورکووسکی[۳]، که یک جمهوریخواه از آلاسکا است، کشف کردند که هر دو در دبیرستان روی خط لولهی سراسری آلاسکا کار میکردند. رابطهای که این دو در نتیجهی تجریهی مشترکشان بنا کردند، به آنان کمک کرد که با یکدیگر حامی قانون سلامت روانی شوند. این قانون بخشی از لایحهی اقدام در مورد بحران افیون بود که ماه گذشته تصویب شد.
در رسانههای خبری و سرگرمی، بسیاری زنان که به مشاغل خالی شده از سوی مردان صعود کردهاند، نوع بیان و محتوایی که به مخاطبان ارائه میشود را تغییر دادند. در برخی موارد، اتفاقات ناشی از جنبش میتو به تصمیمات آنان شکل بخشیده است.
جنیفر سالکی[۴] که جای رُی پرایس، مدیر آمازون استودیوز [بخش تولید رسانهای شرکت آمازون] را گرفت، گفته است که آمازون به تعداد بیشتری «نمایش بزرگ، اعتیادآور برای زنان» نیاز دارد. او اعلام کرد که با افرادی از قبیل لینا وِید[۵] و نیکول کیدمن قرارداد بسته است.
از زمانی که تَنزینا وِیگا جای جان هاکنبری را به عنوان مجری برنامهی رادیویی تِیک اِوِی[۶] گرفت، برنامههای متعددی در مورد جنسیت، از جمله مردانگی، خشم زنان و فصل مشترک جنسیت و نژاد تهیه کرد. اینها موضوعاتی است که او سالها پوشش داده اما اکنون میگوید که این موضوعات در سطح ملی طرح میشوند.
خانم وِیگا که قبلاً خبرنگار سیانان و نیویورک تایمز بود میگوید: «من فکر نمیکنم که این الزاماً به خاطر زن بودن من است. نکته این است که من به عنوان یک زن و فردی با نژاد آمریکای لاتین، متوجه میشوم که چه زمانی گفتوگو در مورد زنان نیست و من عمیقاً به این مسئله حساس هستم».
تجربیات شخصی زنان، ازقبیل تجربهی مادری میتواند محل کار را برای زنان مطلوبتر کند. این مسئله چیزی است که کریستین سای[۷]، مدیر عامل شرکت سرمایهگذاری تکنولوژی با نام ۵۰۰ ستارتآپ[۸] به آن امیدوار است. در اوایل سال ۲۰۱۷، مدیر عامل شرکت، با نام دِیو مِکلور، پس از یک تحقیق داخلی در مورد رفتارش با زنان از شرکت رفت و سای جانشین او شد.
او میگوید: «من به عنوان مدیرعامل تلاش کردهام که نسبت به این مسئله نگاه بازی داشته باشم، و امیدوارم فضایی ایجاد شود که افراد احساس نکنند که باید مسئولیتهایشان در قبال خانوادهی خود را پنهان کنند. قطعاً یک مرد هم میتواند به این چیزها حساس باشد اما من فکر میکنم درک این مسئله که یک مادر چه حسی دارد، مفید است».
با این حال زنانی که به قدرت رسیدهاند، تا حدی میتوانند تغییر ایجاد کنند. آنان هنوز در سیستمی کار میکنند که تحت غلبهی مردان قرار دارد. بیش از ده درصد مردانی که اخراج شدهاند، تلاش کردهاند که بازگردند یا علاقهی خود به بازگشت را بیان کردهاند. همچنین بسیاری از آنان قدرت مالیشان را از دست ندادهاند.
کمدین آمریکایی به نام لویی سی. کِی. اخیراً در نیویورک [دوباره] روی صحنه رفت و این پرسش را به وجود آورد که برای کسانی از حوزهی کاری خود طرد میشوند، چه مدت اخراج کافی است و چه کسی در این مورد باید تصمیم بگیرد. مجری رادیو، گریسِن کیلر، یک پادکست به نام «تقویم سالانهی نویسندگان» آغاز کرده است و گفته میشود که ۲۷۵ هزار دلار دریافت کرده که به رادیوی عمومی مینهسوتا اجازه بدهد که قسمتهای آرشیوی آن را دوباره پخش کند. جری ریچاردسن، بنیانگذار و صاحب قبلی شرکت کارولینا پارثرز، پس از آنکه به آزار جنسی متهم شد، مبلغ دو میلیون و ۷۵۰ هزار دلار از سویان. اف. آل [لیگ ملی فوتبال آمریکا] جریمه شد، اما تیم را حداقل به مبلغ تاریخیِ دو میلیارد و دویست میلیون دلار فروخت.
این که افرادِ متهم به آزار جنسی بدون اینکه تغییری ایجاد کنند، به قدرت باز میگردند (یا هرگز قدرتشان را از دست نمیدهند، حداقل از نظر مالی) ظرفیتهای تغییر ساختار قدرت در جامعهی آمریکا را در ایام پس از واینستین محدود میکند.
تارانا برک، بنیانگذار جنبش میتو، این جنبش را در سال ۲۰۰۶ برای حمایت از بازماندگان آزار جنسی و خشونت راهاندازی کرد. سال گذشته در همین ماه، این هشتگ به شدت گسترش یافت و زنان از آن برای بیان داستانهای خشونت دیدن و آزار دیدنشان استفاده کردند. برک میگوید: «آنان [یعنی افرادی که مرتکب آزار جنسی میشوند] مانند آنان که قربانی میشوند، آسیب روحی تجربه نمیکنند. همچنین تعداد بسیار کمی از آنان نشان دادهاند که مسئولیت اعمال خود را قبول کردهاند یا به طور خصوصی از آنان که مورد آزار قرار دادهاند، عذرخواهی کردهاند».
او میگوید: «خوداندیشی و احساس مسئولیت افراد کجا رفته است؟ احتمالاً اگر شواهدی از این چیزها ببینیم، آنگاه میتوانیم گفتوگوی بهتری در مورد راههای جبران و بخشش داشته باشیم».
این زنان میگویند، تا زمانی که به چنین چیزی برسیم، زنان بسیار زیادی هستند که قابلیتهای لازم را دارند و آمادهاند که مشاغل و جایگاههای آن مردان را در قدرت اشغال کنند.
خانم وِیگا، مجری رادیو میگوید: «تعدادی از ما که این مشاغل را گرفتیم، به این خاطر ارتقای سمت پیدا کردیم که واقعاً در کارمان قوی هستیم. ما مهارتها، تجربه و اخلاق کاری مورد نیاز را داریم و به اندازهی کافی هم باهوشیم و زمان آن فرارسیده که این مشاغل را بر عهده بگیریم.».
پینوشت:
* نویسندگان این مطلب: آدری کالسن، مایا سلام، کلِر کین میلر، دنیس لو، اَش انگو، جوگُل کی. پتل و زک ویچر
[۱] The Paris Review
[۲] بدین معنا که صرفاً از یک حزب یا یک نگاه پیروی نمیکنند (مترجم).
[۳] Lisa Murkowski
[۴] Jennifer Salke
[۵] Lena Waithe
[۶] The Takeaway
[۷] Christine Tsai
[۸] ۵۰۰ Startups
۶ آذر, ۱۳۹۷