الکس شفرد
ماه آینده، جشنوارهی فیلم کن بدون حتی یک فیلم از بزرگترین استودیوی فیلمسازی آمریکا برگزار میشود. بزرگترین استودیوی فیلمسازی آمریکا نه پارامونت است و نه دیزنی و نه فاکس؛ بلکه نتفلیکس است.
این قضیه از بارزترین نمونههای تصادم فرهنگی در قرن ۲۱ بهشمار میرود. بگومگوی بین جشنوارهی کن و این شرکت رسانهایِ نوپا یک سال پیش شروع شد؛ زمانیکه نتفلیکس از اکران فیلمهایش در سینماهای فرانسه خودداری کرد. در عوض مسئولان جشنواره نیز اعلام کردند که اکران تکتک فیلمهایی که در جشنواره پخش میشوند در سینماهای این کشور اجباری است. در پاسخ، نتفلیکس هم اول از اکران فیلمهایش از جمله آنسوی باد[۱] ساختهی اورسون وِلز و رُم[۲] ساختهی آلفونسو کوارون سر باز زد و بعد هم بهکل از شرکت در جشنواره انصراف داد.
از نظر نتفلیکس، درگیری با معتبرترین جشنوارهی فیلم دنیا فرصتی برای شناساندن نام خودش است. مسئول ارشد برنامههای نتفلیکس تِد ساراندوس میگوید: «این جشنواره تصمیم گرفته است که بهجای هنر سینما، از توزیع فیلمها تجلیل کند. کار ما صد درصد پیرامون هنر سینما است و ضمناً تمام جشنوارههای دیگر دنیا هم همینطور هستند.» نتفلیکس نام خود را در مسند برترین ارائهدهندگان محتوای تولیدی نشانده و حرفِ اصلیاش این است: شاید کشتهمردههای متحجّرِ سینما نگرانِ عوض شدن مدیوم و نحوهی ارائه فیلمها باشند، اما این بستر میخواهد هنر را بهشکل باکیفیتی به عموم مردم برساند.
شان فِنِسی، نویسندهی وبسایت رینگر[۳]، هفتهی گذشته گفت که این شرکت در چهار ماه نخست سال ۲۰۱۸ دقیقاً بهاندازهی مجموعِ هر شش استودیوی فیلمسازی اصلی آمریکا فیلم منتشر کرده است. تعداد فیلمهای نتفلیکس تا آخر سال حدوداً به ۶۰ عنوان خواهد رسید. از آن طرف هم در سال ۲۰۱۷، در بخش سریالهای تلویزیونی، ۹۱ نامزدی جایزهی اِمی داشت. روز دوشنبه، نتفلیکس اعلام کرد که قرار است دوباره یک و نیم میلیارد دلار اوراق قرضه بفروشد (چند ماه پیش هم سرمایهی خود را به همین اندازه افزایش داد) تا برنامههای بیشتری تولید کند.
برخلاف حرفهای ساراندوس، نتفلیکس قربانی نیست. شاید بشود گفت نتفلیکس مهمترین شرکت سرگرمی جمعی دنیا است. بااینحال، حوزهای که نتفلیکس آن را متحول کرده، حوزهی توزیع بوده و نه «هنر سینما». حالا هم که دیزنی میخواهد سرویس پخش آنلاین راهاندازی کند، ممکن است رویکرد مبهمِ نتفلیکس نسبتبه کیفیت، برایش دردسرساز شود.
شرکت نتفلیکس اگرچه بیش از دو دهه فعالیت دارد، اما در بازهی بسیار کوتاهی به صدر فیلمسازان هالیوود صعود کرد. پخش سریال خانهی پوشالی، اولین عرضاندام نتفلیکس در عرصهی برنامههای تولیدی، همین پنج سال پیش شروع شد. با پول خرج کردن و فیلم و سریال ساختن آنچنان سریع رشد کرد که حتی خود مسئولان آن هم جا خوردند. هفتهی پیش این شرکت اعلام کرد که شمار مشترکان آن در سهماههی اول سال ۲۰۱۸ بیش از هفت میلیون نفر افزایش یافته که از همیشه بیشتر بوده است. دیوید وِلز مسئول ارشد بخش مالی نتفلیکس گفت: «عملکردمان از رقبا چنان بهتر بوده که خودمان هم انتظارش را نداشتیم.»
این شرکت اکنون در سراسر دنیا بیش از ۱۲۰ میلیون مشترک دارد و به حدی رسیده است که میتواند با آمازون پرایم[۴] با بیش از ۱۰۰ میلیون مشترک رقبات کند.
ازدیاد شبکهها و فقدان محتوا
تلویزیون اینترنتی اگرچه هنوز در دوران طفولیت به سر میبرد، اما بازارِ بسیار گرمی دارد. آمازون بهشدت در پیشنهادات پرایم ویدئو[۵] خود سرمایهگذاری کرده و مثل نتفلیکس، تولید فیلم را در اولویت خود گذاشته است. (بسیاری از فیلمهای آمازون، برخلاف نتفلیکس، در سینماها اکران و با استقبال چشمگیرتری مواجه میشوند؛ آمازون استودیوز[۶] سازنده فیلمهای منچستر بای دِ سی و بیمار بزرگ[۷] است). کمپانی هولو هم به رقیب مهمی تبدیل شده است؛ هم بهخاطر پیشنهادات خوبی که برای شبکهی تلویزیونی خود دارد و هم به دلیل اینکه در حال ساخت سریالهای تولیدی بیشتر و بیشتری مثل سرگذشت ندیمه است.
علاوهبراین، سال آینده، دیزنی هم از سرویس اینترنتی خود رونمایی میکند و انتظار میرود رقیب قدری هم باشد. به قول دِرِک تامپسون در شمارهی آخر مجلهی آتلانتیک، دیزنی میتواند در این بستر نو، محصولات برندهای پُرپول خودش را ارائه دهد (مارول استودیوز و کل مجموعهی جنگ ستارگان متعلق به دیزنی است) و میلیونها مشترک جدید و صدها میلیون دلار پول به دست بیاورد.
برای نتفلیکس برنامههای تولیدی موضوعی ضروری و مهم است. باید برای مردم برنامههای نو بسازد تا نتفلیکس را تماشا کنند وگرنه میروند و برنامههای آمازون و هولو را تماشا میکنند، اما این قضیه به قولِ بروس اسپرینگاستین مشکلِ قدیمیِ «ازدیاد شبکهها و نبود محتوا» در تلویزیون را به شکل جدیدی دوباره مطرح کرده است. نتفلیکس در طول این چند سال روی هر چیزی سرمایهگذاری کرده، اما خیلی از برنامههایش (بهخصوص در بخش فیلم) بهلحظ کیفی در سطحی کاملاً متوسط قرار دارد. فنسی متفکرانه این مسئله را موشکافی کرده و برای نمونه به فیلم کُداکروم[۸]، ساختهی نتفلیکس، با بازیِ جیسون سودِیکیس اشاره میکند:
«کداکروم نمادِ منجلابِ فیلمهای پیشنهادی نتفلیکس است. نه کمدی است و نه درام، نه چیز خیلی خاصی است و نه چیز خیلی بدی؛ نه خیلی بهیادماندنی است و نه خیلی فراموششدنی؛ دقیقاً نمادی است از تمام محتوایی که در سال ۲۰۱۸ تماشا میکنیم؛ فقط … هست. بهلحاظ نظری، هم تجربهای بیدغدغه است و هم شرطبندیای کمخطر. آدم نه مجبور میشود ۱۷ دلار پول بلیط بدهد؛ نه ذرت ۶ دلاری بخرد؛ نه دنبال جای پارک باشد؛ نه پرستار بچه بگیرد؛ نه پای احساساتش در میان باشد؛ و نه مشکل دسترسی به سینما داشته باشد. این رویکرد مشخصاً برای سریالهای تلویزیونی خیلی مناسب است؛ چون فرصت پشت سرهم دیدن قسمتهای یک سریال منجر به ایجاد الگوهای مصرفِ راضیکننده و کنترل شده برای مشترکین شده و در نتیجه آنها زمان بیشتری را در این سرویس میگذرانند. برای هردو طرف خوب است، اما قضیهی فیلمهای سینمایی متفاوت است. فیلم توجه آدم را کاملاً جذب خودش میکند و برای انتقال تجربهای یکباره به مخاطب طراحی شده است.»
اگرچه امید است که فیلمهای کوارون و پاول گرینگرس روند نزولی این شرکت در عرصهی فیلم سینمایی را برعکس کنند، اما غالب فیلمهای نتفلیکس همان مشکل کداکروم را دارند؛ البته اگر مثل پارادوکس کلاوِرفیلد افتضاح نباشند. با این حال در سوی دیگر این داستان، نتفلیکس در بخش تلویزیونی سریالهای بسیار موفقی تولید کرده است؛ مثل چیزهای عجیب، تخریبگر آمریکایی[۹]، تاج و بوجک مرد اسبی. البته به همان اندازه چرتوپرت هم دارد (مشت آهنین[۱۰]، گسسته[۱۱]، خانهی شلوغتر[۱۲])؛ بهعلاوهی سریالهایی که کسی اسمشان را هم نشنیده است؛ مثل مابین[۱۳] و بدخواهها بروند پی کارشان[۱۴].
شاید از همه عجیبتر آن باشد که بیشتر این سریالها اصلاً تولیدی نیستند. اگرچه سریالهای چیزهای عجیب و تخریبگر آمریکایی محصولات منحصربهفردِ دوران تلویزیون اینترنتی هستند؛ اما تقریباً تمام سریالهای دیگرِ نتفلیکس غیرتولیدی بوده و شبکههای تلویزیونی هم آنها را پخش میکنند. (سریال بزن و بکوب[۱۵] هم که از این قضیه مستثنی است، بعد از یک فصل متوقف شد، چون بسیار پرهزینه بود.)
در گذشته، تغییرات تکنولوژیکی و مالی (مثلاً منسوخ شدنِ نظام استودیوییِ قدیم) در خودِ قالبهای هنری هم تغییراتی ایجاد کرده است. این اتفاق تا حدی در دوران پخش آنلاین هم رخ داده، اما این موضوع هم درست است که نتفلیکس تا حد زیادی صرفاً از ترندهای موجود تقلید کرده.
آمازون تا حدی نشان داده که با این الگو راحت نیست (گویا صاحب آمازون، جِف بِزوس، قصد دارد روی کارهای بسیار موفقی مثل بازی تاجوتخت تمرکز کند). از نظر نتفلیکس، تعداد بینندهها از همهچیز بیشتر اهمیت دارد. این شرکت درحالیکه اطلاعاتش را بهصورت عمومی منتشر نمیکند، محبوبیتش را سپر خودش کرده است. وقتی منتقدان، فیلم درخشان را مسخره کردند، نتفلیکس مدعی شد که این فیلم، فیلم موفقی است و «منتقدان با مردم در ارتباط نیستند».
اگرچه شکی نیست که گنجینهی اطلاعات نتفلیکس در فرایند تصمیمگیری این شرکت تأثیرگذار است، اما مسئلهی تولید و تملّک محتوای آن حکایت از این دارد که حالاحالاها مانده تا به کمال برسد. بااینحال عجلهی نتفلیکس در تولیدِ هرچه بیشترِ محتوا نشان میدهد که این شرکت مدام در حال آزمایش ایدههای جدید است. در عین حال هم رقبایش را از خودش دور میکند (برای همین هم هست که مدام با افرادی مثل رایان مورفی و شاندا رایمز قراردادهای هنگفت میبندد)؛ و هم کاربر جدید جذب میکند (بالاخره باید جایی باشد که طرفدارهای آدام سندلر فیلمهای او را ببینند، مگر نه؟). نتفلیکس در بازتولید دنیای فعلیِ فیلم و سریال ماهر است؛ هرچند که بعضی جاها ناشیانه عمل میکند، اما آنقدر خوب نیست که بتواند بهکل دنیای جدیدی خلق کند.
پینوشت:
[۱] The Other Side of the Wind
[۲] Roma
[۳] Ringer
[۴] Amazon Prime
[۵] Prime Video
[۶] Amazon Studios
[۷] The Big Sick
[۸] Kodachrome
[۹] American Vandal
[۱۰] Iron Fist
[۱۱] Disjointed
[۱۲] Fuller House
[۱۳] Between
[۱۴] Haters Back Off
[۱۵] The Get Down
۲۲ آذر, ۱۳۹۷