تولیدکنندگان مستقل بازی با شفافیتی بیشتر از قبل میکوشند تا عقاید سیاسی خود را در بازیهایشان منعکس کنند. از نظر آنها بازی، این ظرفیت را دارد که در قامت یک منتقد سیاسی ظاهر شود.
«سین وانامن»[۱] و «رابین هانیک»[۲] نقاط مشترک زیادی دارند. هر دو سازندگان مستقل و موفق بازی هستند که امسال برای سخنرانی در «جشنواره بازیهای تریبکا»[۳] دعوت شدند. وانامن یکی از بنیانگذاران «کامپو سانتو»[۴] است؛ یک استودیوی کوچک در کالیفرنیا که بهتازگی در سال ۲۰۱۶ بهخاطر ساخت «جنگلبان»[۵] از آکادمی بریتانیایی فیلم و هنرهای تلویزیونی (BAFTA) دو جایزه گرفت. هانیک نیز یکی از بینانگذاران «فونومنا»[۶] محسوب میشود که سال ۲۰۱۳ با ساخت بازی «سفر»[۷] شناخته شد. این بازی ۵ جایزه از BAFTA دریافت کرد و اولین بازی ویدیویی بود که کاندید دریافت جایزه گرمی[۸] شد.
هم وانامن و هم هانیک در مورد سیاستهایشان صحبت کردهاند. وانامن معمولاً در صفحه توییتر خود از دونالد ترامپ انتقاد میکند. هانیک بیشتر در مورد جنیستگرایی در بازیهای ویدئویی و رسانهها بهمعنای عام صحبت میکند. این دو تنها فعالان صنعت نیستند [که نظر خود را بیان میکنند]؛ بسیاری از سازندگان دیگر نیز نظرات سیاسی خود را با دیگران به اشتراک میگذارند.
هر دو معتقدند که گنجاندن عقاید در بازیهای ویدیویی بسیار بسیار سخت است.
وانامن در مصاحبه با «نیوز ویک» گفت: «ساختن بازی یک کابوس است. واقعاً سخت است. فکر میکنم اگر بهجای ساختن بازی ویدیویی، روی دفاع مستقیم و سازماندهی گروهی متمرکز شویم، تلاشمان برای ایجاد تغییر بهتر به نتیجه خواهد رسید.»
ذات بازیسازی مبتنی بر همکاریِ انسانهاست و همین باعث میشود که حتی در یک استودیوی کوچک هم عقاید [مختلفی] وجود داشته باشد، بههمین دلیل معمولاً محصول نهایی نتیجه یک ذهن یا یک دیدگاه یا یک حساب بانکی نیست
هانیک در گفتگو با «نیوز ویک» توضیح میدهد که ذات بازیسازی مبتنی بر همکاریِ انسانهاست و همین باعث میشود که حتی در یک استودیوی کوچک هم عقاید [مختلفی] وجود داشته باشد. در مورد سرمایهگذاران هم همینطور و بههمین دلیل معمولاً محصول نهایی نتیجه یک ذهن یا یک دیدگاه یا یک حساب بانکی نیست. رابین اضافه کرد: «برای ساختن یک بازی به افراد زیادی احتیاج داریم و بنابراین اگر بهدنبال تعداد سازندگانی میگردید که در این صنعت فعالاند و روی محتوای خلاقانه بازیها کنترل مستقیم دارند، باید بدانید که تعدادشان چندان زیاد نیست.»
در پروژههای بزرگ توسعه معمولاً «ریسکهای تجاری» قوهی محرکه تصمیماتی است که اتخاذ میشوند. هانیک اعتقاد دارد این مسئله سبب میشود بازیسازانِ مستقل برای انجام پروژههایشان آزادی بیشتری داشته باشند و در عین حال که کاملاً سیاسی نیستند، اما به دنبال ایجاد نوعی حس یکدلی و یکرنگی برای ارتقا زندگی مردم و در کل ایجاد جهانی بهتر باشند.
رابین میگوید: «فکر میکنم جامعه من در حال خیزش است. وقتی به بازیهایی مثل گان هوم و جنگلبان نگاه میکنید که در مورد عشق و روابط میان افراد هستند یا نشان میدهند که خانوادهها چهطور از هم حمایت میکنند، بهنظرم میرسد در حال خیزش هستیم.»
غیراقتصادی، اما ضروری
وانامن با این نظر موافق است. بهنظر او بازیاش از منظر سیاسی «آگاهانه» است، زیرا هیچکس در جامعه (نه فقط در میان سازندگان بازی) در یک دنیای غیرسیاسی زندگی نمیکند. هرکسی عقیده و نظری دارد. نویسندگان و فعالان عرصه سرگرمی که تصمیم میگیرند به داستانهایی با موضوع انسان بپردازند، به ناچار دیدگاههایی را ایجاد میکنند که نماینده یک چیزی هست، حال هر چیز که باشد.
وانامن میگوید: «بازی جنگلبان یک دیدگاه سیاسی دارد. این بازی دیدگاههای مربوط به جنسیتگرایی را تعدیل میکند. دیدگاههای مربوط به حکومت فدرال را تعدیل میکند.»
از بازیهای ویدیویی مستقل میتوان «ما شیکاگو هستیم»[۹] را نام برد که به مقوله خشونت در قسمت جنوبی شهر میپردازد. وانامن میگوید اگرچه بازیهای مستقل از ارزش هنری و کلامی زیادی برخوردارند، اما هنوز تبدیل به عرف نشدهاند. طراحی بازی ویدیویی معمولاً نیاز به افراد زیاد و مهمتر از آن، سرمایهگذاران زیاد دارد.
از نظر وانامن «بازیهای مستقل کارکرد تجاری خوبی ندارند. به همین دلیل هم وجودشان خوب است، اما از طریق آنها نمیتوان یک استودیوی دوازده نفری را سر پا نگه داشت.»
هانیک با سازندگان بازیها، چه کوچک و چه بزرگ، همدردی میکند. او احساس میکند صنعت بازیسازی پر از افرادی است که بر سر همهچیز به توافق میرسند، از جمله سیاست، اما رابین نگاهی مثبت به سازندگانی دارد که مشتاق تغییر دادن دنیا و بهتر کردن آن هستند و به روش خودشان این کار را انجام میدهند.
هانیک میگوید: «همه در حد توان در حال تلاش هستند. من همیشه اینطور فکر میکنم؛ بنابراین من هم در حد توانم سعی میکنم دنیا را به مکانی آرامتر تبدیل کنم. بهنظرم این کار بسیار مهمتر از یک سری روابط دراماتیک کوچک میان ما انسانهای خیلی خیلی کوچک است.» در تاریخ بشر برای درامهای کوچک و انسانهای کوچک هیچ زمانی پرثمرتر از عصر رسانههای اجتماعی نبوده است. سازندگان معمولاً روی حسابهای کاربری شبکههای اجتماعی خود کنترل بیشتری دارند تا روی محتوای بازیهایشان. اگر نتوانند پیغام خود را از طریق محصولشان به مخاطب برسانند، میتوانند مستقیماً از طریق انواع پلتفرمهای رسانهای اجتماعی این کار را انجام دهند، اما وانامن و هانیک معتقدند که پلتفرمهای بزرگ، مسئولیتهای بزرگی را نیز به همراه دارد.
هانیک میگوید: «فکر میکنم برای ما این زمان حیاتی فرا رسیده است که از خودمان بپرسیم واقعاً چه محتوایی را در فضای مجازی قرار میدهیم؟ اگر یک حساب کاربری در توییتر دارید و در این پلتفرم حاضر هستید، چه چیزی در آن منتشر میکنید؟»
وانامن مستقیمتر از هانیک در اینباره صحبت میکند: «مسئله این است که آیا میخواهیم سادهلوح باشیم یا نه. لیبرال باشیم یا محافظهکار، طرفدار ترامپ یا طرفدار هیلاری. اگر سادهلوح باشید نتیجهاش را خواهید دید.»
مسئله این است که آیا میخواهیم سادهلوح باشیم یا نه. لیبرال باشیم یا محافظهکار، طرفدار ترامپ یا طرفدار هیلاری. اگر سادهلوح باشید نتیجهاش را خواهید دید
آیا نظرات سیاسی موسیقیدانها، فیلمسازان و طراحان بازیهای ویدیویی از آنچه که میسازند مهمتر است؟ وانامن معتقد است که نه! او از اشتیاقی میگوید که در ابتدا به «بایوشاک»[۱۰] (۲۰۰۷) داشت و از نظرش یک «تجربه بامزه» در مورد سیاست آزادیخواهیِ رَندی[۱۱] بود: «شما دوست ندارید بدانید سازنده بازی چه سیاستی دارد. بهخاطر دارم وقتی بایوشاک را بازی میکردم به خودم میگفتم: اصلاً دوست ندارم بدونم سیاست این یارو چیه، زیرا بازی را دوست داشتم و از طرز فکری که نسبتبه خودش در من ایجاد میکرد، خوشم میآمد.»
هدف نهایی هانیک نیز این است که مردم را وادار به «تفکر» کند. او معتقد است هیچکسی وجود ندارد که از طریق بازیهای ویدیویی نتوان به ذهنش دسترسی پیدا کرد. اگر ساخت بازی درست انجام شود، تمام فکری که پشت بازی وجود دارد میتواند برای اثرگذاری در سطحی ماورای آنچه روی صفحهنمایش دیده میشود، مورد استفاده قرار گیرد.
هانیک معتقد است: «بهنظرم شما میتوانید فارغ از سن افراد و تجربیاتی که داشتهاند، آنها را تغییر دهید. من باید به این مسئله اعتقاد داشته باشم. اگر اعتقاد نداشته باشم پس چه فایدهای در ساختن بازی هست؟»
پینوشت:
[۱] Sean Vanaman
[۲] Robin Hunicke
[۳] Tribeca Games Festival
[۴] Campo Santo
[۵] Firewatch
[۶] Funomena
[۷] Journey
[۸] Grammy
[۹] We Are Chicago
[۱۰] BioShock
[۱۱] Randian Libertarianism: نوعی فلسفه عینیتگرا که توسط فیلسوف و رماننویس روسی-آمریکایی «آین رند» ایجاد شد.
۱۷ دی, ۱۳۹۷