شبکهی «نتفلیکس» پیشتاز نسل جدیدی از «آثار تعاملی» شده که صنعت فیلمسازی را وارد مرحلهی جدیدی از فرایند تکامل خویش خواهد کرد. سریال «آینهی سیاه: بندرسنَچ» از اولین خروجیهای این عرصهی نوپا محسوب میشود.
شبکهی نتفلیکس تلاش میکند از یک تریلیون راه مختلف خدماتش را ترویج کند و بفروشد. نخستین سرویس تعاملی بزرگ جهان اینبار فیلم تعاملی جدیاش را عرضه کرده است: مجموعهی «آینهی سیاه: بندرسنَچ»[۱]. این فیلم چیزهای زیادی برای بررسی دارد.
نتفلیکس بیش از یک سال است که ویدیوهای ماجراجویانهی مبتنی بر منطقِ «خودتان ماجرا را انتخاب کنید» میسازد و بندرسنَچ اولین کار از این نوع است
نتفلیکس بیش از یک سال است که ویدیوهای ماجراجویانهی مبتنی بر منطقِ «خودتان ماجرا را انتخاب کنید» میسازد، اما بندرسنَچ اولین کار از این نوع است که در حد یک انیمیشن کودکانه نیست. شیوهی تعامل آسان است: یک انتخاب الف و ب در اختیار مخاطب قرار میگیرد که مسیر داستان را تغییر میدهد. بندرسنَچ با ساختن داستان حول یک رمان که خودش هم مبتنی بر منطق «خودتان ماجرا را انتخاب کنید» است، بین موضوع داستان و این سبک، ارتباط برقرار میکند.
نتفلیکس اعلام کرده که این فیلم «پنج پایان متفاوت دارد که هرکدام خود میتوانند حالتهای مختلفی داشته باشند». در دو رشته گفتوگو در مورد مجموعهی «آینهی سیاه» در «سابردیت» [بخشی از سایت ردیت][۲] و یک گفتوگو در «دیسکورد»[۳] و همچنین در گفتوگوهای مردم در شبکههای اجتماعی تلاش شده است تا حالتهای مختلف داستان مشخص شود. تاکنون پایانهای مختلف و محتواهای متفاوتی مشخص شده است.
خودتان انتخاب کنید: نسل جدید «تماشاچیان»
بعد از دو انتخاب نسبتاً کماثر در مورد نوع صبحانه و موسیقی، فیلم انتخابهای کلیدیِ دیگری به شما میدهد که داستان را به مسیرهای مختلفی میبرد یا موجب میشود در آینده، انتخابهای متفاوتی در اختیار شما قرار بگیرد. این مسیرهای متفاوت تعیین میکنند که وقتی استفان میخواهد قفل کشو را در دفتر کار پدرش باز کند، چه رمزهایی برای انتخاب در اختیار شما قرار گیرد. همچنین این مسیرهای متفاوت تعیین میکنند که وقتی استفان درگیر این فکر است که کسی دارد او را کنترل میکند و فریاد میزند «یک نشانه به من بده»، شما چه گزینههایی برای پاسخ دادن به او در اختیار دارید.
وقتی نتفلیکس میگوید این فیلم «پنج پایان اصلی» دارد، دقیقاً مشخص نیست که چه چیزهایی را «پایان» محسوب میکند
وقتی نتفلیکس میگوید این فیلم «پنج پایان اصلی» دارد، دقیقاً مشخص نیست که چه چیزهایی را «پایان» محسوب میکند، اما در زیر برخی پایانها و ترکیبات مختلف حوادث که بینندگان ترسیم کردهاند، ارائه میشود:
- شما انتخاب میکنید که استفان با شرکت تاکرسافت کار کند. با پشتیبانی تیم بازی بهسختی شکست میخورد و در رتبهبندیها از پنج ستاره، صفر ستاره میگیرد. وقتی استفان، نقدِ بازی را در تلویزیون تماشا میکند، فریاد میزند که میخواهد دوباره امتحان کند و شما به مرحلهی قبل برمیگردید و این انتخاب به شما داده میشود که پیشنهاد کار تاکرسافت را رد کنید.
- استفان از بالکن خانهی کولین به پایین میپرد و بازی بعد از این «حادثهی دردناک» بدون اینکه رتبه و ستاره دریافت کند، منتشر میشود. شما درنهایت مجبور خواهید شد که استفان را در موقعیت گفتوگو در مورد مرگ مادرش با «دکتر هِینس»[۴] قرار دهید.
- شما قرصهایی را که دکتر هِینس تجویز کرده است، میخورید. بازی منتشر میشود، در حالیکه دیوانگی استفان تحت کنترل است. بازی در رتبهبندیها صفر ستاره میگیرد، اما خب، عوضش این بار کسی نمیمیرد!
- وقتیکه استفان از کسیکه او را کنترل میکند، میخواهد یک نشانه به او بدهد، اگر «نتفلیکس» را انتخاب کنید، مسیر داستان بهطور عمده عوض میشود. در این حالت، یا استفان در حالیکه دیوانهوار میخندد به بیرون از ساختمان کشیده میشود یا با این واقعیت مواجه میشود که واقعاً در یک صحنهی فیلمبرداری قرار دارد و این مسئله سخت او را گیج میکند.
- وقتیکه استفان کشوی قفلشدهی اتاق مطالعهی پدرش را زیر و رو میکند، اگر رمز «اسباببازی» را وارد کند، [در کودکی] تصمیم میگیرد با مادرش برود و سوار قطار شود. این قطار [درگذشته] از ریل خارج شد و مادرش را کشت. [با این انتخاب] استفان، به خاطر این تناقض در خط سیر زمان، در زمان حاضر در اتاق روانشناسش میمیرد.
- وقتی استفان از کسیکه او را کنترل میکند، میخواهد یک نشانه به او بدهد، اگر واژهی «پک» را انتخاب کنید، استفان متوجه یک توطئهی دولتی میشود، پدرش را میکشد و بعد از تماس با دفتر دکتر هِینس، کارش به زندان میکشد. بازی بندرسنَچ هم منتشر میشود و دو و نیم ستاره میگیرد.
- وقتی استفان از کسیکه او را کنترل میکند، میخواهد یک نشانه به او بدهد، اگر نماد کوچکی را که نویسندهی رمان بندرسنَچ «جروم اف. دِیویس» روی همهی دیوارهایش کشیده، انتخاب کنید، استفان درنهایت به زندان میافتد و بازی هم هرگز منتشر نمیشود. بسیاری از انتخابها این را تعیین میکنند که آیا بعد از این که استفان با کولین، تاکر یا نامزد کولین به نام کیتی ملاقات کرد (یا گاهی بعدازاین که کسی را کشت) درنهایت به زندان بیفتد یا نه.
- اگر انتخاب کنید که استفان پدرش را قطعهقطعه کند، بازی منتشر میشود و مورد ستایش قرار میگیرد و از پنج ستاره، پنج ستاره میگیرد، اما در همان روز در یک گزارش خبری اعلام میشود که بعد از این که استفان به خاطر قتل پدرش زندانی شد، بازی از اینترنت حذف میشود. در یک گزارش خبری هم میآید که دختر کولین به نام «پِرل»[۵] که بینندگان در مراجعهی کوتاه به آپارتمان کولین، او را در سن خردسالی برای لحظاتی میبینند، اکنون برنامهنویس بازی شده و قصد دارد، بازی بندرسنَچ را احیا کند. او با یک ایراد (باگ) بزرگ مشابه آنچه استفان با آن مواجه شده بود، درگیر میشود و انتخاب شما در این زمینه که آیا او کامپیوترش را نابود کند یا چای روی آن بریزد، ظاهراً شما را به نقاط قدیمیتر از داستان بازمیگرداند.
تحمیل یا انتخاب؟
بهنظر میآید که این داستانِ تعاملی، درنهایت تعدادی انتخاب را به شما تحمیل میکند. مهم نیست که چقدر من تلاش کردم که از صحبت کردن در مورد مادر استفان با روانشناسش «دکتر هِینس» پرهیز کنم، اما درنهایت انتخابی نداشتم و مجبور شدم حرفهای استفان را در مورد مشکلات مربوط به مادرش بشنوم. همچنین اهمیت ندارد که چقدر من سعی کردم که استفان پدرش را صرفاً دفن کند و بدن او را قطعهقطعه نکند، اما داستان مرتب تکرار میشد تا من مجبور شوم به قطع اندام رضایت بدهم (البته، این انتخاب که وحشتناکترین انتخاب است، منجر به این میشود که بازی بندرسنَچ بالاترین امتیاز ممکن را بگیرد …).
بهنظر میآید که این داستانِ تعاملی، درنهایت تعدادی انتخاب را به شما تحمیل میکند
تعاملی بودن فیلم بهگونهای تنظیم شده که ظاهراً بعد از این که مسیر تعدادی از پایانها را طی میکنید، مرتباً شما را به برخی انتخابهای خاص بازمیگرداند که برای گشودن بخشهایی از داستان که ندیدهاید، ضروری هستند. همچنین بهنظر میآید بسته به اینکه پس از حدود ۹۰ دقیقه به کجا رسیده باشید، پایان «رسمی» فیلم متفاوت خواهد بود و مانند قسمتهای خطیِ سریال، فهرست عوامل ساخت بر روی تصاویرِ پایانیِ فیلم ظاهر میشوند.
همچنین بر اساس عوامل مختلف، داستان میتواند حاشیههای متفاوتی پیدا کند. گاهی اوقات وقتی قبل از اینکه استفان بخوابد، انتخاب میکنید که کتاب را بردارد، او خواب میبیند که وقتی به آینهی دستشوییاش دست میزند، آینه میشکند. گاهی هم اگر انتخاب کنید که کتاب را بردارد، او خواب میبیند که میتواند از طریق آینه در زمان حرکت کند و به گذشته سفر کند.
همچنین بر اساس رمزی که در کشوی قفلشدهی پدر وارد میکنید، میتوانید قفل کابوسها (یا واقعیتهای) متفاوتی را بگشایید. رمز «اسباببازی» ظاهراً تنها راهی است که از طریق آن میتوان به پایانی رسید که استفان در اتاق روانشناسش در زمان حاضر میمیرد، به این دلیل که شما انتخاب میکنید که درگذشته با مادرش وارد قطار شود. رمز «پک» بیانگر توطئهی دولت است که استفان را تحت نظر دارد و روی او آزمایش انجام میدهد. رمزهای «جِیافدی»[۶] و «پکس»[۷] منجر به صحنههای ترسناکی میشود که جا میخورید.
همچنین یک صحنه هست که بعد از نشان دادن فهرست عوامل در پایان فیلم میآید. در این صحنه استفان به واکمنش گوش میدهد، اما بهجای شنیدن موسیقی، سروصداهای دیجیتال میشنود. بنا بر صحبتهایی که روی سایت ردیت مطرح شده، رمزگشایی این صدا یک کد «کیو آر»[۸] به دست میدهد که درنهایت به یک پیام مخفی روی اینترنت میرسد.
افزودن کمی آشفتگی میتواند تعمدی باشد، تا افرادی را که تلاش میکنند فلوچارت تمام شاخههای داستان را ترسیم کنند، دیوانه کند
برخی از تماشاگران احتمال دادهاند که برخی از عناصر داستان بهطور تصادفی انتخاب میشوند. افزودن کمی آشفتگی میتواند تعمدی باشد، تا افرادی را که تلاش میکنند نمودار گردش (فلوچارت) تمام شاخههای داستان را ترسیم کنند، دیوانه کند. همچنین پیامهای مخفی دیگری هم وجود دارند که در بیرون از فیلم قرار دارند. وبسایت متعلق به تاکرسافت؛ همان شرکت بازیسازی که در فیلم نشان داده میشود، یک صفحهی اینترنتی دارد که شبیه به صفحاتی است که با اتصال اینترنت دایلآپ «اِی.اُ.آل»[۹] میتوان آن را باز کرد. صفحهی دعوت به کار این شرکت، شبیه یک مجلهی دههی ۱۹۸۰ طراحیشده و تصویری از «اسیم چادْری»[۱۰] در نقش «موهان تاکر» را نشان میدهد.
همچنین، آن بازی که کولین در هنگام اولین دیدار با استفان، برای تاکرسافت برنامهنویسی میکند، از طریق یک شبیهساز در دسترس است و میتوانید آن را بازی کنید. این بازی که «نُزدایو»[۱۱] نام دارد، اشارهای است در ابتدای فیلم به سقوط از بالکن که کولین یا استفان بعداً میتوانند در برخی از شاخههای داستان بندرسنَچ تجربه کنند.
پینوشتها:
[۱] Black Mirror: Bandersnatch
[۲] https://www.reddit.com/subreddits/
[۳] Discord
[۴] Dr. Haynes
[۵] Pearl
[۶] JFD
[۷] PAX
[۸] QR Code
[۹] AOL: American Online
[۱۰] Asim Chaudhry
[۱۱] Nohzdyve
۱۹ اسفند, ۱۳۹۷