«لوئیس ثِرو» در «فیلم ساینتولوژی من» ـ اولین مستند بلندش که در سینماها اکران میشود ـ تلاش میکند تا این سازمان دینی با محافظان امنیتی مخصوص به خودش را مورد تحقیق و تفحص قرار دهد. او در نهایت فیلمی ساخته است که به طرز کنجکاوانهای شخصی بوده و تاکتیکهای ارعاب روانی کلیسا را بر اعضای خود حتی سالها پسازآن که سازمان را ترک کردهاند، موردبررسی قرار میدهد.
در یک بعدازظهر آفتابی در هالیوود سه نفر در محلهای پایینتر از بلوار سانسِت قدم میزدند. وقتی برای صحبت توقف کردند، غریبهای با لباس مشکی، بیسیم به دست سوار بر دوچرخه به سمت آنها آمد. غریبه گفت: «سلام. به کمک و راهنمایی نیاز ندارید؟» با صورتی بشاش و بسیار مؤدب، توجهش را متوجه یکی از آن سه نفر کرد؛ مرد بریتانیایی عینکی، در دهه ۴۰ عمرش گفت: «نه. فقط داریم قدم میزنیم.»
مرد جوان درحالیکه دستانش را دراز کرده و انتظار دست دادن داشت گفت: «اگر به چیزی احتیاج داشتید [میتوانید روی من حساب کنید]، من الکس هستم.» مرد بریتانیایی درحالیکه محتاطانه با او دست میداد جواب داد: «من لوئیس هستم.» الکس که رضایتمند به نظر میرسید لبخندی زد و بدون اینکه بخواهد همراهان آن مرد را خطاب قرار دهد سوار دوچرخهاَش شده و از پیادهرو مسیرش را ادامه داد. گفتگویی که به طرز کنجکاو کنندهای عجیب به نظر میرسید مرد بریتانیایی را متعجب نکرد. چند روز تا آغاز اکران «فیلم ساینتولوژی من» ساخته «لوئیس ثِرو» در آمریکا باقیمانده بود و این رویارویی در خیابانی نزدیک مقر وِست کوست کلیسای ساینتولوژی آمریکا رخ میداد.
ثِرو که در لندن زندگی میکند فکر نمیکرد از زمان بازگشتش به ایالاتمتحده کلیسا در حال تعقیب او بوده است، اما پس از مواجهه با آن مرد جوان روی دوچرخه به فکر فرورفت که آیا تصویرش روی دیوار امنیتی ساینتولوژی چسبانده شده؟ او سالها پیش نیز به این مسئله مشکوک بوده است، در آن زمان نیز نگهبانان مرکز سلبریتیهای کلیسا در خیابان فرانکلین از پذیرش او خودداری کرده بودند؛ پس از آنکه خودش مقدمتاً به کلیسا رجوع کرده و پیشنهاد ساخت مستندی را داده بود.
او پرسید: «فکر میکنید من توجهشان را جلب کردهام؟»
رصد کلیسا از اخبار و تصویری که از ساینتولوژی به نمایش گذاشته میشود بهاندازه ساختمانهای آبی و روشنش اسطورهای هستند. بسیاری از ژورنالیستها، فیلمسازان و اعضای سابق ساینتولوژی که در مورد این سازمان تحقیق و تفحص انجام داده یا بر ضد آن صحبت کردهاند، شاهد فشار از سوی مقامات کلیسا بودهاند
بعدازظهر بیدردسر شروعشده بود. ثِرو قدمزنان وارد کافهای در هالیوود با فاصله چند چهارراه از مرکز ساینتولوژی شد. او درحالیکه داشت روی صندلیاَش مینشست و نسخه موزاک از آهنگ «کسی نباید بخوابد» با صدایی آهسته از بلندگوهای کافه پخش میشد، گفت: «قبلاً در زمان ساخت فیلم اینجا گشتوگذار میکردم؛ نه مخفیانه، بلکه بهعنوان یک شهروند عادی؛ برای اینکه جو اینجا را حس کنم و با اعضای ساینتولوژی گپ و گفتی داشته باشم.» به یاد زمانی افتاد که در لسآنجلس زندگی میکرد و بدون برنامه قبلی وارد یکی از ساختمانهای ساینتولوژی شده و یک فیلم آموزشی «آشناسازی»[۱] گرفته بود که بعد از آن متوجه شده بود بدون اطلاعش یک جلد کتاب «دایانتیک»[۲] نیز به او فروختهشده است.
او گفت: نمیگویم که کاملا طبیعی و عادی بود. مثل رفتن به بنگاه ماشین دستدوم بود. بحث در این مورد بود که چطور میتوانم از زندگی بهره بیشتری ببرم؟ و متوجه میشوی میخواهند این ایده را به شما بفروشند که چرا «نیاز دارید» عضو ساینتولوژی شوید.
تاکتیکهای ارعاب روانی کلیسای ساینتولوژی
رصد کلیسا از اخبار و تصویری که از ساینتولوژی به نمایش گذاشته میشود بهاندازه ساختمانهای آبی و روشنش اسطورهای هستند. بسیاری از ژورنالیستها، فیلمسازان و اعضای سابق ساینتولوژی که در مورد این سازمان تحقیق و تفحص انجام داده یا بر ضد آن صحبت کردهاند، شاهد فشار از سوی مقامات کلیسا بودهاند؛ چه از جنبه حقوقی و چه از جنبه زندگی شخصیشان.
چندین مرتبه در مدت ساخت «فیلم ساینتولوژی من» که روی سرویس پخش آنلاین آمازون موجود است، ثِرو و همکاران فیلمسازش بهطور غیرمنتظرهای خودشان را در معرض دید اعضای ساینتولوژی یافتهاند؛ اعضایی که سر صحنههای فیلمبرداری حاضر میشدند و از خود فیلمسازان فیلم میگرفتند. البته این عمل آنها یک خودآگاهی کنجکاوانه و نوعی شوکِ سورئال و خندهدار به مستند ثِرو میدهد که در مستندهای جدی دیگر در مورد ساینتولوژی مثل اثر «الکس گیبنی»[۳] با عنوان «پاکسازی»[۴] یا «لِیا رِمینی: ساینتولوژی و پیامدها»[۵] ساخته شبکه «اِی اند ای»[۶] شاهد آن نیستیم.
ثِرو ۴۶ساله به سبک فیلمسازی فرو برنده و غوطهور کننده خود مشهور است که او را برای مستندهایش در تلویزیون بریتانیا، در مجاورت نامطبوع اما تحریککنندهی تبهکاران، معتادان، نئونازیها و اعضای کلیسای وِستبورو باپتیست قرار داده است.
در «فیلم ساینتولوژی من»، اولین مستند بلند او که در سینماها اکران میشود (به تهیهکنندگی «سایمون چین» برنده اسکار و سازنده مستندهای «مردی روی سیم» و «در جستجوی مرد شکری» و به کارگردانی «جان دووِر») او تلاش میکند تا این سازمان دینی با محافظان امنیتی مخصوص به خودش را مورد تحقیق و تفحص قرار دهد. نهایتاً فیلمی ساخته است که به طرز کنجکاوانهای شخصی بوده و تاکتیکهای ارعاب روانی کلیسا را بر اعضای خود حتی سالها پسازآن که سازمان را ترک کردهاند، موردبررسی قرار میدهد.
ثرو برای مدت طولانی تمایل به بررسی عمیق ساینتولوژی داشته است، اما پس از یک دهه درخواست برای دریافت دسترسی و گرفتن مصاحبه و رد شدن آنها از سوی کلیسا، در عوض این فیلمسازان با مرتدین بلندپایه مصاحبه کرده و در مورد فعالیتها و ادعاهایی مبنی بر سوء رفتارهای ساینتولوژی با افراد بالا رتبه این سازمان، اطلاعات جمعآوری کردند.
فیلمسازان در سال ۲۰۱۲ با بازوی اجرایی سابق ساینتولوژی به نام «مارک راثبورن»[۷] (ملقب به مارتی) که در سال ۲۰۰۴ کلیسا را ترک کرده بود، ارتباط گرفتند و از او خواستند تا به فیلم بپیوندد و دیدگاهها و تجربیات خود را بهعنوان یکی از مقامات ارشد کلیسا در دوران رهبری «دیوید میسکویج»، به اشتراک بگذارد.
آنها با الهام گرفتن از مستند «عمل کشتن»[۸] بازیگرانی را استخدام کردند تا نقش اعضای ساینتولوژی را بازی کرده (ازجمله نقش دیوید میسکویج و مشهورترین دستیارش «تام کروز») و در استودیویی در لسآنجلس با استفاده از اطلاعات دسته اول اعضای سابق کلیسا، وقایع را بازسازی کنند.
ثرو در مورد راثبورن (شخصیتی پیچیده در جامعه اعضای سابق ساینتولوژی که در مرکزیت این فیلم قرار دارد و کسی که سال گذشته، پس از مدت کوتاهی از اکران فیلم در جشنوارهها در وبلاگ شخصی خود آن را محکوم کرد) گفت: فیلم به همان میزانی که در مورد ساینتولوژی است به کاوش مارتی و شخصیت او نیز میپردازد.
راثبورن اظهارنظر در مورد فیلم در این مقاله را رد کرد، اما در نقد خود از فیلم در وبلاگش، فیلمسازان را متهم کرده است که «از من بهعنوان طعمه استفاده کردند تا خشم کلیسای ساینتولوژی را برانگیزانند.» به گفته راثبورن، چین در ابتدا وعده داد که مستند «قالب ساخت پروژهها در مورد ساینتولوژی را خواهد شکست» که این قالب بر مبنای «روشی از روی تنبلی برای برجسته کردن و بازخوانی ادعاهای قدیمی بود؛ بهمنظور تحریک کلیسا به دادن پاسخهای خشونتآمیز.»
ثرو برای مدتی طولانی تمایل به بررسی عمیق ساینتولوژی داشته است، اما پس از یک دهه درخواست برای دریافت دسترسی و گرفتن مصاحبه و رد شدن آنها از سوی کلیسا، در عوض با مرتدین بلندپایه مصاحبه کرده و در مورد فعالیتها و ادعاهایی مبنی بر سوء رفتارهای ساینتولوژی با افراد بالا رتبه این سازمان، اطلاعات جمعآوری کرده است
ثرو مدعی است که راثبورن وقتی اولین بار فیلم را دید از آن حمایت کرد. «او فیلم را دید و اولین واکنشش مثبت بود؛ حرفهای خوبی در مورد فیلم زد.» طبق اعلام سخنگوی ساینتولوژی کارین پو، کلیسا تا به امروز هنوز «فیلم ساینتولوژی من» را به نمایش نگذاشته است.
او در ایمیلش به لسآنجلس تایمز با نقلقول از دو نقد منفی از فیلم (امتیاز فیلم در وبسایت راتن تومِیتو ۸۹ درصد است) و مقالهای در سایت یاهو که در آن به پست وبلاگ راثبورن اشارهشده، نوشت: ما متوجه چندین نقد شدهایم که چیزهایی گفتهاند مثل «با بهترین کارهایش فاصله زیادی داشت» یا «چیزی نیست جز تلاشی مذبوحانه برای سوارشدن بر موج ایجادشده» و اینکه ثرو همچنین توسط فردی که بهعنوان بازیگر فیلمش انتخاب کرده «متهم به فریب» شده است.
ثرو گفت که انگیزهاش از ساخت این فیلم کاوش و تعامل بوده است، نه صرفاً طعمه گذاشتن برای ساینتولوژی: من همیشه به تناقضات غیرقابلتقلیلی که در موضوعات وجود دارد علاقهمند هستم. ساینتولوژی یک فعالیت معنوی است، اما به نظر میرسد خودش را مثل مکدونالد مدلسازی کرده. عنوان رسمیِ پاپِ ساینتولوژی، دیوید میسکویج، رئیس هیئتمدیره است و او درواقع مسئولیت حفظ حقوق مالکیت معنوی (کپیرایت) را بر عهده دارد. بیشتر به نظر میرسد که دارند از یک نشان تجاری شرکتی محافظت میکنند.[۹]
در این فیلم راثبورن به انتخاب بازیگر نقش میسکویج کمک میکند. در فرایند تست انتخاب بازیگر، اندرو پِرِز در نقش رهبر ساینتولوژی که شخصیتی پرخاشگر و نامتعادل دارد، راثبورن را به دیوار میچسباند. نقش به پِرز میرسد؛ کسی که در اجرایش با هدایت راثبورن بیشترین شدت را اعمال میکند: او در بازسازی وقایع «سیاهچال» (مرکز تنبیه اعضا که طبق گزارشها در پایگاه طلاییِ سازمان در روستای ریوِرساید قرار دارد) به ارعاب اتاقی پر از بازیگران که نقش زیردستان میسکویج را بازی میکنند میپردازد.
ساینتولوژی؛ سازمان مذهبی یا کمپانی استثمارگر
راثبورن از زمان اکران فیلم از این سکانس انتقاد کرده و آن را «ساختگی» دانسته است، اما یکی دیگر از لحظات تأثیرگذار (و بدون هماهنگیِ) در فیلم زمانی رخ میدهد که راثبورن درراه برگشت به خانهاش در تگزاس در فرودگاه لسآنجلس با اعضای ساینتولوژی مواجه میشود و آنها بیرحمانه به او متلک میاندازند: «تو یک بازندهای… تو هیچچیز نیستی… چرا رفتارهای اخلالگرانه را کنار نمیگذاری تا یک زندگی واقعی داشته باشی؟»
ثرو گفت: «آن صحنه تأثیر بسیار زیادی دارد. ناگهان میبینی که تمام صحنههای [بازسازیشده] در سیاهچال امکانپذیر هستند.»
ثرو که در حال حاضر روی سه مستند در مورد تبهکاری در آمریکا کار میکند گفت: من نسبت به اعضای ساینتولوژی حس دشمنی ندارم. کاملاً معتقدم که ساینتولوژی صدمه وارد میکند؛ از طریق جدا کردن خانوادهها و استفاده از تکنیکهای روانشناسی برای نگهداشتن افراد سیستمی که با آنها بدرفتاری کرده و آنها را استثمار میکند. البته خود اعضا بدرفتاریها را تکذیب میکنند اما برداشت من این است.
کارین پو عضو ساینتولوژی پاسخ داد: «ثرو هیچ اطلاعاتی ندارد که صلاحیت داشته باشد چنین نظری بدهد. اعتقادات و فعالیتهای کلیسا عمیقاً شامل ایجاد روابط قوی خانوادگی است.» ارتباطاتی که ثرو در طول انجام پروژه با نمایندگان ساینتولوژی داشته بسیار متفاوت است. در طول فیلمبرداری نامههای حقوقی از سوی وکلای ساینتولوژی روانه دفتر فیلمسازان شد، اما به گفته ثرو در زمان تدوین فیلم، او همچنین بستهای دریافت کرده است که در آن ۱۰۰ نفر از اعضای بالا رتبه سازمان دریاییِ ساینتولوژی در نامههایی به ستایش فضایل میسکویج پرداختهاند.
ساینتولوژی یک فعالیت معنوی است، اما به نظر میرسد خودش را مثل مکدونالد مدلسازی کرده. عنوان رسمیِ پاپِ ساینتولوژی، رئیس هیئتمدیره است و او درواقع مسئولیت حفظ حقوق مالکیت معنوی (کپیرایت) را بر عهده دارد. بیشتر به نظر میرسد که دارند از یک نشان تجاری شرکتی محافظت میکنند!
او گفت: «هرکدام از این نامهها، روایتی شخصی بود از میزان علاقه افراد به سازمان دریایی، اینکه زندگی آنها چقدر غنی و کامل است، و اینکه تمام چیزهایی که من در فیلمم قرار دادهام اشتباه است. اما هیچکدام از آنها فیلمم را ندیده بودند» چون هنوز در حال تولید بود. به گفته ثرو یک روز تهدیدی عجیب رخ داد و درحالیکه داشت برای فرزندانش پنکیک درست میکرد پلیس به خانهاش آمد.
ثرو به یاد میآورد که چگونه مقامات حکومتی بر حرفهای دستدوم مبنی بر وجود توطئهای برای آسیب رساندن به او اتکا کردند: آنها گفتند: «ما توسط کلیسای ساینتولوژی در ایست گرینستِد از خطر باخبر شدیم. آنها نگران امنیت شما بودند.» با خودم گفتم. صبر کن. آیا این یک تهدید واقعی است یا اینکه کلیسای ساینتولوژی با این روش عجیب میخواهد پیغامی به من بدهد؟ شاید جالب باشد، اما نامههای حقوقی برای من بسیار نگرانکنندهتر بودند. این کار آنها حس تاکتیکهای قدیمی و تقریباً بدویِ ساینتولوژی را داشت.
پو در مکاتبات ایمیلی تأیید کرد که کلیسا در سال ۲۰۱۵ از سوی فردی بینامونشان پیام تهدیدآمیزی دریافت کرده بود که این موضوع را به مأمورین انتظامی ارجاع داده بودند: ما از جزئیات دیگری باخبر نیستیم، ازجمله اینکه چه کسی این تهدید را انجام داده است.
در حال ترک کافه بودیم که من و ثرو تصمیم گرفتیم دو چهارراه به سمت شمال برویم؛ به نزدیکی مقر ۱۵۲ کیلومترمربعی وست کوست ساینتولوژی که پیشازاین در اختیار بیمارستان بوده و از سال ۱۹۷۷ به تملک این سازمان درآمده است. او اعتراف کرد که کنجکاو است تا ببیند آیا کسی او را میشناسد یا نه. صدای خرخر هیدرولیک ماشین آشغالی به گوش میرسید که ثرو گفت آرزو دارد بتواند با «آر کِلی»[۱۰] مصاحبه کند و همچنین گزارشات مربوط به فعالیتش روی مستندی در مورد ترامپ را رد کرد.
با لبخندی گفت: «بعید میدانم. به نظر میرسد نیمی از مواقع حتی دسترسی به تیم رسانهای کاخ سفید را هم نمیدهد. شاید باید عضو خبرگزاری برایتبارت بشوم!» همزمان با شروع ترافیک بعدازظهر که خیابان فانتِن را پر از ماشین میکند، از کنار مردی گذشتیم که روی لباسش نوشته بود «در حال گذر از درجه اُتی ۵[۱۱].» تابلویی در ورودی ساختمان پرچمدار سازمان با این وعده رهگذران را ترغیب میکرد: «از همه استقبال میشود.»
قدمزنان در کنار خیابان میرفتیم؛ پیادهروهایی که پر بود از مردم محله که سگهایشان را برای پیادهروی بیرون آورده بودند و اعضای یونیفرم پوش ساینتولوژی که در عبور و مرور بودند. از کنار ورودی ساختمانی گذشتیم و به نظر میرسید دو مرد به ثرو خیره شدند. کمی جلوتر نرسیده به چهارراه الکس روی دوچرخهاش بود.
پو در پاسخ به سؤالی در مورد مراوده ثرو با الکس گفت: «کارکنان حراست ما در تمام کلیساها رفتار بسیار دوستانهای دارند و وقتی به نظر برسد کسی نیاز به کمک دارد به آنها آدرس میدهند یا کمکشان میکنند.» در چهارراه به سمت بلوار سانسِت پیچیدیم و از کنار پارکینگ وسیع ساینتولوژی عبور کردیم که پر از ماشین بود. ثرو عمیقاً در این فکر بود که آیا مستندش که نقدهای مثبتی دریافت کرده، تحقیق و تفحص موفقی در این سازمان منزوی انجام داده است یا نه.
او پاسخ داد: به نظرم موفق بود. فکر میکنم سِیری که داشتهایم نیز مهم است؛ اینکه کارمان شامورتیبازی یا نوعی شوخی نیست. مبنای آن چیزی بسیار واقعی است؛ یعنی فعالیتهای ساینتولوژی و چگونگی تعاملات آن با ما درحالیکه داریم فیلم را میسازیم.
به سمت کافه برگشتیم، چندین چهارراه دورتر از مجتمعهای ساینتولوژی و با ثرو خداحافظی کردم. چند دقیقه بعد متوجه شدم که الکس هنوز روی دوچرخهاش ما را تعقیب میکرده است. دید که ماشین ثرو رفت و روی کاغذ چیزی نوشت و از همان مسیری که آمده بود، به سوی ساختمان آبی بزرگ بازگشت.
[۱] Orientation
[۲] Dianetics
«دایانتیک: علم مدرنِ سلامت روان» کتابی از موسس کلیسای ساینتولوژی «ال. ران هابارد»، که برای تسکین اختلالات روانی، سیستم پاکسازی ذهن از تصاویر ذهنی مضر را پیشنهاد میدهد.
[۳] Alex Gibney
[۴] Going Clear
[۵] Leah Remini: Scientology and the Aftermath
[۶] A&E
[۷] Mark “Marty” Rathbun
[۸] The Act of Killing
[۹] طبق وبسایت ساینتولوژی، میسکویج رئیس مرکز غیرانتفاعی تکنولوژی مذهبی است که در سال ۱۹۸۲ بنیانگذاری شده تا از ساینتولوژی «حفاظت، حراست و نگهداری کند.»
[۱۰] R. Kelly
[۱۱] OT V
۳۰ مهر, ۱۳۹۸