جیسون بیوینز
برای شهروندان آمریکایی که در سالهای دههی ۱۹۵۰ تا ۱۹۸۰ بزرگ شدهاند، مذهب در بین برنامههای تلویزیونی جایگاهی نداشت. جدای از برنامههای مخصوص یکشنبه صبحها و تبلیغات گاه به گاه، برنامهسازی مذهبی هشدارهای آخرالزمانی را موضوع خود قرار میداد، به دنبال کمکهای مالی میرفت یا مراسم دعا و مناسک طلب شفاء را نمایش میداد. اما پوشش خبری در کار نبود.
امروز قضیه متفاوت است. نهتنها شبکههایی وجود دارند که کاملاً به پخش برنامههای مذهبی میپردازند، بلکه تلویزیون مسیحی مستقیماً به پوشش اخبار و سیاست مشغول است و روزانه میلیونها آمریکایی را با چشماندازی محافظهکارانه در جریان اتفاقات روز قرار میدهد.
به عنوان یک پژوهشگر مذهب و سیاست در آمریکا، معتقدم همانقدر که درک ضربهای که این رسانه در این برههی زمانی وارد میکنند مهم است، دانستن چگونگی رسیدن رسانههای مذهبی به این سطح از تأثیرگذاری نیز اهمیت دارد.
رشد رسانههای مسیحی
مسیحیان آمریکا در اقدامی تاریخی از رسانهی جدید برای ترویج پیام انجیل استفاده کردهاند. در قرن نوزدهم مبلغان دینی از رسالههای چاپی و حربههای تبلیغاتی استفاده میکردند. سالهای ابتدایی قرن بیستم منجر به تولید یک رادیوی مذهبی شد که همچنان هم در بین برنامههایی مانند Focus on the family یا Moody Radio پررونق هستند.
در اوایل دههی ۱۹۵۰، مبلغان مذهبی مانند فولتون شین[۱]، رابرت شولر[۲] یا بیلی گراهام[۳] وارد تلویزیون شدند.
از اواخر دههی ۱۹۷۰ سازمانهای بنیادگرای پروتستان حمایتهای ملی را برای تأثیر بر سیاستمداران جذب کردند
با وجود اینکه گاهی اوقات صداهای سیاسی در چنین برنامههایی شنیده میشد، اما اغلب آنها از اظهار نظرهای صریح خودداری میکردند. این روند در اوایل دههی ۱۹۷۰ در ابعادی گسترده تغییر کرد، دلیل آن هم دو گرایش سیاسی بود:
نخست، از اواخر دههی ۱۹۷۰ سازمانهای بنیادگرای پروتستان مانند Moral Majority در پی گسترش سیاست محافظهکاری مسیحی برآمدند. این سازمانها حمایتهای ملی را برای تأثیر بر سیاستمداران جذب کردند تا علاوهبر تمام انگیزههای دیگری که داشتند، با قانون سقط جنین و اصلاحیههای قانون اساسی، مانند «برابری حقوق همگان با هر عقیده و گرایش»[۴]، مخالفت کنند.
دوم، حدوداً در همان زمان با ریاست جمهوری رونالد ریگان شروع میشود، سیاستمداران محافظهکار سعی کردند مبلغان دینی را برای اهداف انتخاباتی تحت کنترل خود بگیرند. این امر بعدها موجب تأثیرگذاری رسانههای مسیحی در دنیای سیاست شد.
مبلغان تلویزیونی
تغییرات سیاسی که اشاره شد در برنامههای تلویزیون کابلی که به سرعت در حال رشد بودند، منعکس میشد.
تاکشوی طولانی مدت پت رابرتسون[۵] به نام «The 700 Club»، برنامهی پیشگویی آخرالزمانی «Jack Van Imp Presents» و دیگران شروع کردند به تبیین اخبار روز با درونمایههای کتاب مقدس. آنها مدعی بودند که بینندگان خود را با واقعیت رو به رو میکنند در حالیکه رسانهها و سیاستمداران لیبرال سعی در پوشاندن حقیقت دارند.
همانطور که اطلاعات نشان میدهد، برنامههای مذهبی در دهه ۱۹۹۰ و ۲۰۰۰ به شدت گسترش یافت. رسانههای مسیحی به شکل فزایندهای در مورد اتفاقات روز نظر میدادند و فراتر از آن، شروع به تأثیرگذاری در مقیاس بزرگتر فرهنگی کردند.
علاوهبر این، از رسانههای مسیحی برای پیشبرد عقاید محافظهکاران استفاده میشد. نویسندگان و حامیان کتابهای درسی و برنامهی درسی مدارس، برای مثال، نقش جنبش زنان در تاریخ آمریکا را بیاهمیت جلوه دادند یا از بردهداری به عنوان «مهاجرت اجباری»[۶] یاد کردند. چنین تغییراتی در برخی مدارس مسیحی اعمال شد و مؤلفان کتابها اغلب در رسانههای مسیحی حضور داشتند.
اما در این میان یک مدرک قابل توجه وجود دارد که از ارتباط بین اخبار مذهبی مسیحی با یک مرکز جمهوریخواه محافظهکار خبر میدهد که نشان میدهد [بنگاههای خبری مسیحی] بهدنبال حمایت مستمر و دفاع قانونی از سوی آن مرکز بودهاند.
چرا این موضوع مهم است؟
قدرت این برنامهها چیزی فراتر از داستانهایی که تعریف میکنند و مصاحبه با میهمانان است. قدرت آنها در تأثیر اجتماعی بر اعتقادات مذهبی است.
اخبار مسیحی در انتقال دیدگاههای خود مؤثر هستند، زیرا ادعاهایی را تکرار میکنند که در واقع اعتقاد بینندگان است و تجربیات احساسی خاصی را برای آنها مهیا میکنند که بهعنوان حقیقت توصیف میشوند. این روش نگاه به جهان از دههی ۱۹۸۰ بیشتر به سمت سیاستهای محافظهکارانه حرکت کرده است؛ دورهای که حقوق مسیحی، تأثیرگذاری بیشتری در سیاست آمریکایی کسب کرد.
در دههی ۱۹۸۰، رونالد ریگان خود را مأمور خدا روی زمین به تصویر کشید. بنگاههای چند ملیتی و معاملات تجاری به عنوان بخشی از «نظم نوین جهانی» شیطانی رسوا شدند و امروز وقتی اسلامهراسی رو به افزایش است، کانالهای تلویزیونی مسیحی رئیسجمهور ترامپ را علیرغم اشتباهات فردیاش، به عنوان مبارز بزرگ در دفاع از مسیحیت به تصویر میکشند
این را هم مد نظر بگیرید که در دههی ۱۹۸۰، رونالد ریگان چگونه خود را مأمور خدا روی زمین به تصویر کشید. در دههی ۱۹۹۰ رشد بنگاههای چند ملیتی و معاملات تجاری به عنوان بخشی از «نظم نوین جهانی»[۷] شیطانی رسوا شدند، و امروز وقتی اسلامهراسی رو به افزایش است، کانالهای تلوزیونی مسیحی رئیسجمهور ترامپ را علیرغم اشتباهات فردیاش، به عنوان مبارز بزرگ در دفاع از مسیحیت به تصویر میکشند.
تلاش برای تکصدایی شدن؟
نظم رو به رشد این نمونهها پیامدهای مهمی برای سیاستهای آمریکا دارد.
این جریان با معرفی خود بهعنوان منبع خبری قابل اعتماد، به بینندگان خود اطمینان میدهد که نیازی به مراجعه به جریان اصلی رسانهای برای کسب اطلاعات نخواهند داشت. از همه خطرناکتر، یک جهانبینی مشخص و اغلب توطئهآمیز را نشر میدهد، بیطرفی یا گرایش به حوزههای انتخاباتی مختلف را تقبیح میکند و حتی آنها را دشمن مسیحیت میخواند.
با کمال تأسف، دهها میلیون بیننده [در آمریکا] درکی درست از دو ستون اصلی دموکراسی ندارند: ارزش نظرات چندگانه و مشارکت سیاسی همگانی.
پینوشت:
[۱] Fulton Sheen
[۲] Robert Schuller
[۳] Billy Graham
[۴] Equal Rights Amendment
[۵] Pat Robertson
[۶] Involuntary Immigration
[۷] New World Order
۲۶ آبان, ۱۳۹۷