
پوستر سریال فرشته عجیب
صفحه ویکیپدیای جک پارسونز خیلی راحت میگوید که این فرد یک دانشمند و عضو فرقه تِلِما بود. تِلِما نوعی فلسفه معنوی یا آیین است که بهدست آلیستر کراولی، نویسنده و عضو فرقههای سری پایهگذاری شد و محبوبیت یافت؛ کسیکه در دنیای مطبوعات انگلیس به «پلیدترین آدم دنیا» معروف شده بود و خودش را «وحشی ۶۶۶» میخواند.
سریال جدید سیبیاس آل اکسس[۱]، فرشته عجیب، چهاردهم ژوئن پخش میشود. این سریال زندگی واقعی جک پارسونز را با کمی اغراق به تصویر میکشد؛ دانشمند موشکسازی که اتفاقاً سرش توی جریاناتی موسوم به «جادوی جنسی» هم بود. البته راستش چیزی در زندگی او نبوده که چندان نیازی به اغراق داشته باشد، چون پارسونز در زندگیاش چندین راه را رفت که هریک از دیگری باورنکردنیتر بود. این سریال عموماً بر پایهی روایت جورج پِندِل[۲] از زندگی جک پارسونز ساخته شده است؛ همان جک پارسونزی که شخصیتی حقیقی با زندگی بسیار متغیری داشته است.
اولین جمله صفحه ویکیپدیای جک پارسونز خیلی راحت میگوید که این فرد یک دانشمند و عضو فرقه تِلِما بود. تِلِما نوعی فلسفه معنوی یا آیین است که بهدست آلیستر کراولی[۳]، نویسنده و عضو فرقههای سری پایهگذاری شد و محبوبیت یافت؛ کسیکه در دنیای مطبوعات انگلیس به «پلیدترین آدم دنیا» معروف شده بود و خودش را «وحشی ۶۶۶» میخواند.
به گفته مجله وایرد، علاقه پارسونز به جادوی سیاه سرانجام منجربه خط خوردنِ او از تاریخ ناسا شد. او موشکساز و طراحِ فناوریای بود که به پیروزی آمریکا در جنگ جهانی دوم انجامید و همچنین در تأسیس آزمایشگاه پیشرانش جت[۴] نیز که کار آن طراحی سلاح و فناوریهای دیگر بود، دست داشت. پارسونز در کنار اینها واردِ آیینهای سری نیز شده و به استفاده از نیروی جنسی برای اجرای سحر و جادو تمایل یافته بود.
جک رینر بازیگر ایرلندیِ نقشِ پارسونز در این سریال، در مصاحبهای با نیویورک پُست گفت: «]در دهه ۴۰[ فرقههای مختلف در لسآنجلس خیلی طرفدار داشتند؛ مشتقات آنها هم همهجا را گرفته بودند. این مسئله برای من تعجببرانگیز بود، چون تا جایی که من میدانم، آمریکاییها معمولاً مردمی مذهبی هستند. برای همین وقتی میبینم مردم چقدر راحت پذیرای این فرهنگ و این آیینها بودهاند، خیلی برایم جالب است.»
فرشته عجیب اولین سریالی نیست که راز و رمزهای روزافزونِ زندگیِ پارسونز را بازگو میکند. بخشی از سریال تاریخ پرابهام[۵] هم درمورد جک پارسونز و جادوی جنسی است. در این سریال، نقش پارسونز را کمدین تاران کیلان بازی میکند.
بااینحال، حتی سریال تاریخ پرابهام حتی بهاندازه سرسوزنی هم از زندگی حیرتانگیز و پرتلاطم این مرد در دنیای واقعی پرده برنداشته است. در این مقاله چند نکته واقعی و روشنکننده دیگر میخوانیم که امیدواریم در سریال فرشته عجیب نشان داده شود.
۱. اسم کوچک واقعی پارسونز، ماروِل[۶] بود
اول از همه به نکته کوچکی اشاره میکنیم. بنابر گزارش مجله لسآنجلس تایمز، پارسونز در سال ۱۹۱۴ متولد شد و اسم او را از پدرش گرفته و ماروِل وایتسایت پارسونز[۷] گذاشتند؛ اما مادرش از بعد از فوتِ مارولِ پدر، او را «جان» صدا کرد. بعدتر، یعنی مدتها پس از آغاز گرایشاتش به فرقههای سری، پدیدهی خروج روح از بدن را تجربه کرد و بلاریون آرمیلوس الدجّال[۸] نام گرفت. پس «مارول» در مقایسه با آن در واقع اسمی بسیار معمولی است.
۲. یکی از چالههای ماه به اسم او نامگذاری شده است
اسم این چاله «پارسونز» است و در سمتِ تاریکِ ماه قرار دارد، چه تصادفی.
۳. دوستِ اِل ران هابارد[۹] بود
بله، همان کسی که بعدها ساینتالوژی را پایهگذاری کرد. لسآنجلس تایمز میگوید علاقهی مشترک این دو مرد «نیروی ذهن» آنها را به یکدیگر نزدیک کرد.
نه تنها با یکدیگر دوست بودند، بلکه آنقدر ماجرا هم بینشان اتفاق افتاده که میشود درمورد آن سریال تلویزیونی ساخت. یکی از مهمانان نامتعارفشان با همسر پارسونز یعنی هِلِن رابطه داشت؛ خودِ پارسونز هم با سارا خواهرِ نوجوانِ هلن، سروسرّ داشت. سپس هابارد با آنها همخانه شد و در نهایت هم با سارا ازدواج کرد.
به گفتهی لسآنجلس تایمز، پارسونز و هابارد با هم «یک شرکت کشتیسازی را تأسیس کردند که آخر به دعوا و دادگاه کشید». وایرد هم میگوید هابارد اساساً بهخاطر پول سرِ او کلاه گذاشت.
۴. برای هاوارد هیوز[۱۰] کار کرده بود
پارسونز بعدتر با هدف امرار معاش کارمند شخصیت نامتعارف دیگری شد و او کسی نبود جز خودِ هوانورد در شرکت هوانوردی هیوز. مجله دیلیدات میگوید پارسونز پروندههایی را در رابطه با چند مورد از پروژههای هیوز از این شرکت ربود و برای آن دردسر قانونی درست کرد؛ چراکه این شرکت در آن زمان برای دولت اسرائیل نیز کار میکرد.

تصویر هاوارد هیوز در فیلم سینمایی هوانورد با بازی لئوناردو دیکپریو
۵. میخواست «فرزند ماه» به دنیا بیاورد
جک پارسونز، پس از جدا شدن از هلن، با هنرمندی به نام مارجری کمرون وارد رابطه شد. این را لسآنجلس تایمز میگوید. آندو با هدف به دنیا آوردن «فرزند ماه» (یعنی کودکی که با نیروهای شگفتانگیز و جادویی خاص خودش متولد شود)، دست به اجرای نوعی مناسک جنسی دوازده روزه زدند که به بُعدِ اثیری مربوط میشد و در آن چند زن از حلقههای آتشین میپریدند. گویا این داستان در نهایت باعث شد همسایههای آن دو به پلیس شکایت کنند، اما نهایتاً کارشان به جایی نرسید.
۶. «چیزی شبیه به جوخه انتحار؟»
به گفته مجله ایر اند اسپیس[۱۱]، پارسونز بههمراه اِد فورمَن (مهندس و دوست دوران کودکی پارسونز) و فرانک مالینا[۱۲] (دانشجوی دانشگاه کالتِک) در حیاط دانشگاه دست به انجام آزمایشات موشکی زدند و دانشجوهایی که از این بابت نگران بودند، آنها را «جوخه انتحاری» نامیدند. این ماجرا به حدود بیست سال قبل از اکران این فیلم از سوی دیسی کامیکس برمیگردد.
۷. شعر هم مینوشت
منم و دون کیشوت، منم و پیوت،
ماریجوانا، مورفین و کوکائین.
غم نمیشناسم، تنها جنونی میشناسم که
دل و درون آدمی را به آتش میکشد.
گویا زیاد هم مواد مخدر مصرف میکرده است. آن مقالهی لسآنجلس تایمز هم با همین شعر شروع میشود که یعنی پارسونز در کودکی بیشتر از هرچیز به خواندن شعر و داستانهای علمیتخیلی ژول ورن علاقه داشته است.
۸. در کار قاچاق بود … نیتروگلیسرین؟
به گفته همان مقاله در لسآنجلس تایمز، این هم یکی دیگر از راههایی بوده که پارسونز پس از انصراف از دانشگاه کالتک از طریق آن پول درمیآورده است. چرا در نیاورد؟ بالاخره موشکساز بوده و مواد منفجره را خوب میشناخته است.
۹. تحت بازجویی افبیآی قرار گرفت
دیلی دات میگوید پارسونز به جرم جاسوسی و ارتباط با کمونیستها هم بازجویی شده است؛ انگار آن ماجرای فرزند ماه، نیتروگلیسرین و فعالیتهای فرقه ضدمسیح کافی نبوده.
۱۰. معتقد بود که زنِ دومش را خودش احضار کرده است
به گفته وایرد، پارسونز وقتی با مارجری کمرون آشنا شد تعجب نکرد، چون از مدتی پیش مشغول اجرای چند نوع طلسم جنسی بود و میخواست کاملترین زن را برای خودش احضار کند. مدتی بعد نیز مجموعه اشعار پارسونز در وصف کامرون منتشر شد.
۱۱. زیرآبِ خلافکارهای دیگر را میزد
وایرد میگوید پارسونز خیلی وقتها بهعنوان شاهد خبره به پروندههای بمبگذاری دعوت میشد.
۱۲. آهان، ضمناً خیلی هم پولدار بود
به گفته لسآنجلس تایمز، شاید یکی از دلایل اینکه پارسونز آنقدر راحت میتوانست از این آیین به آن آیین برود و چنین ارتباطات قویای ایجاد کند، این باشد که با زن اولش به «منطقه خرپولها» در پاسادینا[۱۳] نقلمکان کرده بودند و درست کنارِ ملکِ سابقِ تاجرِ معروف مشروب آدولفوس بوش[۱۴] زندگی میکردند.
آیا سریال فرشته عجیب کمکم این جنبهها و دیگر جنبههای زندگی پارسونز را هم نشان میدهد؟ پارسونز حتی داستان مرگش هم جذاب و عجیب است. لسآنجلس تایمز مینویسند «پارسونز در سال ۱۹۵۲ در آزمایشگاهی بر اثر انفجار مُرد». اگرچه میگفتند مرگش یا خودکشی بوده و یا حادثه، اما کمرون و چند تن از دوستان پارسونز شایعه کرده بودند که کاسهای زیر نیمکاسه است.
مشخصاً اینها همه برای برنامههای تلویزیونی اطلاعات خیلی جالبی است؛ سریال فرشته عجیب هم اگر موفق شود، تا سالهای سال اطلاعاتی خواهد داشت که میتواند از آنها استفاده کند.
پینوشت:
[۱] CBS All Access
[۲] George Pendle
[۳] Aleister Crowley
[۴] The Jet Propulsion Laboratory
[۵] Drunk History
[۶] Marvel
[۷] Marvel Whiteside Parsons
[۸] Belarion Armeliuss Al Dajjal
[۹] L. Ron Hubbard
[۱۰] Howard Hughes
[۱۱] Air & Space
[۱۲] Frank Malina
[۱۳] Pasadena
[۱۴] Adolphus Busch
۲۶ آبان, ۱۳۹۷