مجله هنری پشت صحنه

منو اصلی

منومنو
  • هنر و ساینس
    • آینده‌شناسی
    • تکنولوژی
    • صنعت
  • هنر و علوم انسانی
    • اقتصاد
    • تاریخ
    • جامعه‌شناسی
    • دین و آخرالزمان
    • روان‌شناسی
    • سیاست
    • فرهنگ عمومی
    • فلسفه
  • موضوعات ویژه
    • زنان هالیوود
    • ساینتولوژی
    • علمی تخیلی
    • هوش مصنوعی
  • ویدئوها
  • درباره
    • درباره ما
    • تماس با ما
    • همکاری

logo

منومنو
  • هنر و ساینس
    • آینده‌شناسی
    • تکنولوژی
    • صنعت
  • هنر و علوم انسانی
    • اقتصاد
    • تاریخ
    • جامعه‌شناسی
    • دین و آخرالزمان
    • روان‌شناسی
    • سیاست
    • فرهنگ عمومی
    • فلسفه
  • موضوعات ویژه
    • زنان هالیوود
    • ساینتولوژی
    • علمی تخیلی
    • هوش مصنوعی
  • ویدئوها
  • درباره
    • درباره ما
    • تماس با ما
    • همکاری
صفحه اصلی›هنر و علوم انسانی›دین و آخرالزمان›سکولاریسم انیمیشنی
پیام همجنس‌گرایانه‌ی «زوتوپیا»

سکولاریسم انیمیشنی

چطور سه انیمیشن مشهور اخیر به‌نحوی نامحسوس درک کودکان را از «خانواده» و «واقعیت» نابود می‌کنند
دسته‌بندی: دین و آخرالزمان سیاست

اریک ون گُردِن

مدیر یک مدرسه مسیحی در ایالت تنسی آمریکا

مترجم: سجاد موسوی
منبع: The Federalist
حجم مقاله: ۲۵۵۱ کلمه

اشتراک‌گذاری

آدرس کوتاه: BTSMag.ir?p=3224

1 دیدگاه

  1. علی ۱۸ اردیبهشت, ۱۳۹۹ \ق٫ظ\۳۱ ۰۷:۵۰ پاسخ

    پناه بر خدا

پاسخ دادن لغو پاسخ

نمایی از انیمیشن زوتوپیا

دسته‌بندی:
دین و آخرالزمانسیاست

اریک ون گُردِن

مدیر یک مدرسه مسیحی در ایالت تنسی آمریکا

مترجم: سجاد موسوی
منبع: The Federalist
حجم مقاله: 2551 کلمه

اغلب، فیلم‌هایی که برای کودکان ساخته می‌شوند، با ظرافت و بعضاً نه چندان با ضرافت تلاش می‌کنند که نگاه و رویکرد مترقی هالیوود را اتخاذ کنند.

هر چیزی که از جریان غالب در صنعت سرگرمی آمریکا سرچشمه می‌گیرد خطری بالقوه به‌همراه دارد؛ خصوصاً آن محصولاتی که برای کودکانمان ساخته شده‌اند. اغلب آنچه لازم است درباره‌شان نگران باشیم چیزهایی نیست که آشکارا موهن هستند؛ این‌ها اغلب مشهودند و راحت می‌توان با آن‌ها مقابله کرد. اما باید به‌جد نسبت به القای دائم اینکه چه چیزهایی واقعاً هنجار هستند، آگاه باشیم.

ما پدر و مادرها مسئول رشد و آموزش کودکانمان هستیم، اما اغلب فیلم‌هایی که برای کودکان ساخته می‌شوند به‌طور نامحسوس و گاهی نه‌چندان نامحسوسی تلاش می‌کنند تا قلب‌ها و ذهن‌های آن‌ها را به‌سمت پروژه روشن‌فکرانه هالیوود بکشانند.‌ این تلاش‌ها شامل تحمیل پروپاگاندای والدین همجنس‌باز می‌شود؛ یعنی تلاشی برای عادی کردن نگرشی مخرب و ضد انجیلی درخصوص ازدواج، خانواده و خودانگاره در کودکان کم‌سن‌وسال.

این قطعاً مسئله جدیدی نیست، اما شرکت‌های بسیاری تحت تأثیر قدرت سیاسی و فرهنگ فعلی صنعت سرگرمی قرار گرفته‌اند؛ متاسفانه نه فقط در هالیوود بلکه در سازمان‌های متعدد ورزشی مثل «اِن‌سی‌اِی‌اِی»[۱]، «اِن‌بی‌اِی»[۲] و «اِن‌اِف‌اِل»[۳]. در اینجا چند مورد از تولیدات مهمی را بررسی می‌کنیم که نشانگر برخی رویکردهای نامحسوس اما موثری هستند که امروزه فکر و عقیده کودکان ما را تحت تأثیر قرار می‌دهند.

می‌توانید هرچه دلتان می‌خواهد باشید؟ پاندا چطور؟

حامیان هم‌جنس‌بازی، انیمیشن زوتوپیا (برنده جایزه اسکار) را به‌خاطر پیام روشن‌فکرانه و جامع آن مورد تقدیر و تمجید قرار داده‌اند. یک وب‌سایت حامی همجنس‌بازان درباره این فیلم مطالبی را منتشر کرده که از این قرار است: «از تلویح مختصری که درخصوص اِل‌جی‌بی‌تی وجود دارد درمی‌یابیم که وقتی «نیک» کوچک بوده، سخت می‌خواسته عضو گروه پیشاهنگ‌ها شود، اما به این خاطر که روباه است رانده و تحقیر می‌شود و پیشاهنگ‌ها او را میان خود نمی‌پذیرند.» نویسنده این مطلب، بیزاری خود را نسبت‌به امتناع سازمان «پسران پیشاهنگ آمریکا»[۴] از پذیرش همجنس‌بازان به درون سازمان ابراز می‌کند.

وی همچنین از تأثیر این فیلم بر کودکان صحبت می‌کند. «زوتوپیا قطعاً پیام قابل‌توجهی درباره نژادپرستی، همجنس‌بازهراسی و نفرت در خود دارد، اما این‌جا دستورالعمل اصلی، به شیوه نامحسوسِ کمپانی دیزنی، متمرکز بر مخاطبان کم‌سن‌وسال است، درحالی‌که مخاطبان بزرگ‌تر می‌توانند این ساختار پیچیده را درک کنند. همه باید فرزندان یا دوستان بیگانه‌هراس خود را به دیدن این فیلم ببرند؛ ۱۲ دلار پول زیادی برای دیدن حکایت دیزنی درباره حقوق بشر نیست.» زوتوپیا فیلمنامه بسیار خوبی دارد و واقعاً سرگرم‌کننده است. پیام ظاهری آن در اغلب موارد خوب است و جنبه‌های مثبت متعددی دارد. با این حال، حول حقایق گوناگون دروغ‌هایی سرهم‌بندی می‌کند، به‌نحوی که آن حقایق دیگر قابل شناسایی نیستند. مضمون پنهانی فیلم این است که اگر شما همانی باشید که از ابتدا هدف خلقتتان بوده، یا کافی نیست یا آشکارا غلط است.

وقتی زوتوپیا را همراه بچه‌های خودم تماشا کردم و درباره آن مطالبی خواندم و بحث‌هایی کردم، متوجه موارد متعددی شدم. در ابتدای فیلم، در گفتگویی که بین شخصیت اصلی «جودی» و والدینش صورت می‌گیرد، پدرش می‌گوید: «جودی، اصلاً از خودت پرسیدی که چطور من و مامانت می‌تونیم این‌قدر شاد باشیم؟… خب، ما رویاهای خودمون رو رها کردیم و سروسامون گرفتیم.» این دیالوگ در صحنه دوم فیلم این ایده را می‌رساند که اگر شما قصد دارید همانی بمانید که خلق شده‌اید، دیگر نمی‌توانید رؤیایی داشته باشید.

این دیالوگ بلافاصله به بچه‌ها می‌گوید که نه‌تنها والدینشان صلاح آن‌ها را «نمی‌دانند» بلکه خالقشان هم نمی‌داند. چند صحنه بعد، نیک، روباهی زیرک و خلافکار که بعدتر دستیار جودی می‌شود، درون یک مغازه بستنی‌فروشی مخصوص فیل‌ها است. در این صحنه یک روباه ظاهراً کوچکی را می‌بینیم که لباس یک فیل را به‌تن کرده و «پدرش» می‌گوید که پسرش می‌خواهد وقتی بزرگ شد فیل بشود.

جودی توصیه‌ای بسیار پرمعنا به روباه جوان می‌کند: «آقا کوچولو! می‌خوای وقتی بزرگ شدی فیل بشی هان؟ پس فیل میشی. چون اینجا زوتوپیا است. هر کسی می‌تونه هر چیزی باشه.» این به‌وضوح نشان می‌دهد که او نه آن چیزی است که هدف خلقتش بوده و نه لازم است باشد. چندین موضوع اینجا مطرح می‌شود، اما این مسئله بیشتر نشان می‌دهد (نه اینکه فقط تظاهر کند) که یک روباه می‌تواند فیل باشد، یعنی دقیقاً همان مسئله‌ی دوجنسیتی‌ها.

این مسئله هم کم‌اهمیت نیست که در این فیلم، حیوانات شکارچی دیگر نمی‌توانند شکارچی باشند. مفاهیم تلویحی متعددی در اینجا وجود دارد که یکی از آن‌ها اشاره دارد به کتاب مقدس اِشعیا باب ۱۱ آیه ۶: «و گرگ با بره سکونت خواهد داشت و پلنگ با بزغاله خواهد بود و گوساله و شیر و پرواری با هم، و طفل کوچک آن‌ها را خواهد راند.» این فیلم بیان می‌کند که ما می‌توانیم وضعیتی بهشتی را روی زمین به وجود آوریم، آن هم بدون نیاز به خداوند یا اجازه از او (یا نظامِ خلقت او)، و این «واقعیت بهشتی» از راه عدالت سیاسی و اجتماعی حاصل خواهد شد.

این مسئله نیز به نظرم جالب آمد که در پایان فیلم شخصیت منفی داستان نهایتاً یک «بره» نشان داده می‌شود که عمل شر اصلی او این است که می‌خواهد با مجبور کردن شکارچیان به «شکارچی بودن» نشان دهد آن‌ها واقعاً شکارچی هستند. به آسانی می‌توان دریافت که این نیز نشانگر آن است که مسیح (به تعبیر مسیحیان «برّه خداوند») حقیقتی مطلق دارد که جهان آن را احمقانه و نهایتاً شریرانه می‌داند. این‌ها همگی به شکلی زیرکانه انجام شده‌اند تا بچه‌ها را تشویق کنند به مردود دانستن نظام خلقت و ایجاد نظامی برای خودشان به جای آن؛ بدون اینکه این‌ها حتی آشکارا بیان شده باشد.

پوستر انیمیشن زوتوپیا

پوستر انیمیشن زوتوپیا

اینکه هدف خلقتتان چه باشد بستگی به احساس خودتان دارد

انیمیشن خوش‌قدم نیز مضمونِ پنهانیِ مشابهی دارد و بیان می‌کند که شما لازم نیست آن کاری را بکنید که برای انجامش خلق شده‌اید. من چند سال پیش دی‌وی‌دی خوش‌قدم را برای بچه‌های کوچک‌ترم خریدم و از پیامی که این فیلم انتقال می‌داد شوکه شدم.

داستان آن داستانی بامزه و جالب درباره پنگوئنی دوست‌داشتنی به اسم «مامبِل» است که به‌نوعی وصله‌ی ناجور شمرده می‌شود؛ صدای خوبی ندارد، اما عاشق رقصیدن است. ماندن در دوراهی بین آواز خواند یا نخواندن برای مامبل مسئله‌ی پیش‌پاافتاده‌ای نیست، انگار که مثلاً این مسئله نوعی انتخاب فرهنگی یا شخصی باشد که او خود شخصاً باید انجامش دهد، مثل شغل، تحصیلات، سرگرمی، رژیم عذایی یا ظاهر خودش. «آوازِ» پنگوئن امپراطور، در زمان تولد بخش ضروری نظمی بوده که برای آن‌ها درنظر گرفته شده بود و این مسئله مستقیماً منجر به ایجاد یک معنای تلویحی ضدمذهبی در سراسر فیلم می‌شود.

پرخاش به مامبل از سوی پنگوئن‌های پیرتری صورت می‌گیرد که رؤسای جامعه پنگوئن‌ها هستند و به‌خاطر اینکه می‌خواهند از نظام خلقت دفاع کنند به صورت شخصیت‌های منفی به‌تصویر کشیده شده‌اند. پنگوئنِ ارشد گروه (با اسم جالب‌توجهِ «نوح») کار این پنگوئن جوان را به قضاوت می‌نشیند و فریاد می‌زند: «تو این بی‌نظمی رو… این انحراف رو ایجاد کردی… مگه شماها عقلتون رو از دست دادین؟ همین نوع پَسروی‌ها است که قحطی رو سر ما آورده.» پنگوئن‌های دیگر پنگوئنِ روحانی را به مسخره می‌گیرند و می‌گویند: «ما فقط داریم کیف می‌کنیم، ضرری نداره» و «میشه لطف کنی ساده حرف بزنی؟» با این حال، نوح به «موعظه کردن» درباره خدای‌شان ادامه می‌دهد: «کاری می‌کنید که کَرَمش رو از ما دریغ کنه. اون حکفرمای فصل‌ها است. ”او می‌دهد و او می‌گیرد“» (اشاره مستقیم به کتاب مقدس ایوب باب ۱ آیه ۲۱).

اما فیلم به احمق جلوه دادن کلیسائیون اکتفا نکرده است. این فیلم به پدرها هم سقلمه‌ای مستقیم می‌زند. پدر مامبل به گروه سرود پنگوئن‌های پیر ملحق می‌شود و با تردید به مامبل می‌گوید: «تو باید این‌هایی که ظاهراً دوستت هستن رو، این افکار و سبک‌های عجیب رو، کنار بذاری. آگه ما از صمیم قلب و با ایمان واقعی دعا کنیم، ماهی‌ها برمی‌گردن.»

پنگوئن روحانی دوباره می‌گوید: «پدرت حرف‌های سنجیده‌ای می‌زنه. به دل دردمند اون توجه کن و توبه کن.» مامبل به پدرش پاسخ می‌دهد: «پدر ازم نخواه که عوض به شم چون نمی‌تونم.» و در پایان فیلم پدرش تسلیم می‌شود و می‌گوید: «یک روز هم نبوده، حتی یک روز، که من با تو درست رفتار کرده باشم. باید منو ببخشی.» پدر او زمانی دوباره با پسرش متحد و همراه می‌شود که اعلام می‌کند چقدر همیشه در اشتباه بوده است.

این پروژه روشن‌فکرانه به ما می‌گوید نباید از فرزندی که می‌گوید نمی‌تواند تغییر کند، بخواهیم که تغییر کند. (به یاد داشته باشید که ما درباره انتخاب‌های معمولی‌ای که همه بچه‌هایمان در زندگی دارند حرف نمی‌زنیم، بلکه مرادمان آن نظامی است که آن‌ها بر مبنای آن خلق شده‌اند.) بلکه نظام و وضعیت جدید آن فرزند باید خیلی ساده و بدون اما و اگر پذیرفته شود.

مفاهیم ضمنی متعددی درباره گروه اِل‌جی‌بی‌تی مطرح می‌شود: من همجنس‌باز زاده شدم. من دختری هستم که در بدن یک پسرم. نظام خلقت باید عوض شود تا آنچه من می‌گویم می‌توانم یا نمی‌توانم باشم را بپذیرد. این فیلم هرگز از محبت و دلسوزی یک روحانی مسیحی چیزی نشان نمی‌دهد، فقط نفرت از نظام خلقتی را به تصویر می‌کشد که او صحبتش را می‌کند.

پوستر انیمیشن خوش‌قدم

پوستر انیمیشن خوش‌قدم

پیام‌های تلویحی ضدخانوادگی در «دیو و دلبر»

و آخرین مورد، فیلم لایواکشن جدیدی با نام دیو و دلبر است که نشان می‌دهد چطور صنعت سرگرمی به‌عمد خواستار ترویج این تغییرات نامحسوس در هنجارها است. در نقدی منصفانه که توسط «تِد بئر»[۵] منتشر شده، آمده است: «این فیلم دیو و دلبر اکثر جذابیت‌ها و پیام‌های مثبت نسخه سال ۱۹۹۱ را در خود دارد، اما همین موارد مثبت به‌خاطر برخی ارجاعات بی‌جا و آزاردهنده اما عامه‌پسندانه به مسئله‌ی همجنس‌بازی که اهانت‌آمیز، ناجور و شوکه‌کننده هستند خراب شده‌اند.»

سایت «مووی گاید»[۶] در مطلبی می‌گوید: «اصل داستان بی‌کم‌وکاست و دست‌نخورده باقی مانده است؛ دختری که خودش را برای پدرش فدا می‌کند و عشق حقیقی را هنگامی پیدا می‌کند که برای یافتن زیبایی و ارزش حقیقی به ورای ظواهر می‌نگرد.» اما در پایان فیلم صحنه کوتاهی وجود دارد که بهنجاری رفتار همجنس‌بازانه را مطرح می‌کند. در مراسم رقص، شخصیت «لِه‌فو» در حال رقص با مردی است که پیش‌تر در فیلم در لباس زنانه ظاهر شده بود. علاقه لِه‌فو به مردان در چند موقعیت متفاوت در فیلم شکل می‌گیرد و به طرزی غیرمستقیم نمایش داده می‌شود.

تِد بئر بیان می‌کند: «زمانی که گَستان به له‌فو می‌گوید قصد دارد با بِل ازدواج کند، له‌فو می‌پرسد: «پس تکلیف من و تو چی میشه؟» زمانی‌که گستان خودش را در آینه ستایش می‌کند، له‌فو نیز تصویر او را می‌ستاید و می‌گوید همانطور که گستان در رسیدن به بل مصمم است، او نیز برای رسیدن به گستان مصمم است.»

دیزنی فقط چند اِلِمان محدود را به فیلمنامه اضافه کرده است تا آن را روشن‌فکرانه‌تر بکند. در فیلم هیچ‌گونه فعالیت یا گفتگویِ واقعیِ همجنس‌بازی وجود ندارد (چراکه چنین چیزی باز هم برای اکثر والدین مشمئزکننده است). با این حال، هدف خاصی برای بهنجارسازی فعالیت‌های همجنس‌بازی وجود دارد تا اینکه، یک روز نه‌چندان دور، ساختار خانواده‌ای که خدا آن را مقدر کرده آن‌قدر ضعیف شود تا آن‌ها بتوانند این پروژه‌ی حمایت از همجنس‌بازان، دوجنسه‌ها و دوجنس‌بازان را آشکارا برای کودکان ما ترویج کنند. هم استودیوهای فیلمسازی و هم جامعه اِل‌جی‌بی‌تی کاملاً می‌دانند آنچه بدان باور دارند باید محقق شود.

در مصاحبه جنجالی کارگردان دیو و دلبر، «بیل کاندِن»[۷] با مجله «اَتیتود» که یک مجله برای همجنس‌بازان است، کاندن درباره فیلمش و آن صحنه له‌فو این‌طور می‌گوید: «له‌فو کسی است که، یک روز می‌خواهد گستان باشد و روز بعد می‌خواهد گستان را ببوسد. نسبت به اینکه چه می‌خواهد سردرگم شده است. کسی است که تازه دارد می‌فهمد از این احساسات خاص برخوردار است. و «جاش گَد»[۸] (بازیگر نقش له‌فو) بازی واقعاً عمقی و دلپذیری در این نقش دارد. و این همان چیزی است که نتیجه خودش را در پایان کار می‌دهد و من هم نمی‌خواهم این دستاورد را از دست بدهم، اما این یک لحظه عالی و منحصراً همجنس‌بازانه در یک فیلم ساخته دیزنی است.»

«مت کائن»[۹] سردبیر این مجله، نیز گفته است: «شاید مدت‌های مدیدی گذشت تا چنین چیزی اتفاق بیفتد؛ اما این لحظه یک نقطه عطف برای دیزنی است.» او در ادامه گفته: «این استودیو با نشان دادن جاذبه هم‌جنس‌ها به یکدیگر، در صحنه‌ای که به‌وضوح همجنس‌بازانه است در واقع دارد این پیام را منتشر می‌کند که این اتفاق عادی، بهنجار و طبیعی است – و این پیامی است که در تک‌تک کشورهای دنیا شنیده خواهد شد، حتی در کشورهایی که همجنس‌باز بودن هنوز به‌لحاظ اجتماعی غیرقابل قبول یا حتی غیرقانونی است.»

او این‌طور ادامه داده: «این تنها نخستین قدم در راستای ایجاد یک دنیای سینمایی است که خود، دنیایی را به تصویر بکشد که بسیاری از ما به زندگی در آن افتخار می‌کنیم. این قدمی در جهت درست است و من به دیزنی به‌خاطر اینکه شجاعت برداشتن این قدم را داشته آفرین می‌گویم؛ و امیدوار هستم چنین کاری به تغییر نگرش‌ها و ایجاد پیشرفتِ واقعیِ اجتماعی کمک کند.»

بعد از نخستین هفته نمایش این فیلم پرسروصدای دیزنی، بسیاری از نقدهای جریان غالب رسانه‌ای از این سخن گفتند که مگر چه اتفاق بزرگی افتاده؟ در فیلم هیچ محتوایی نشانگر همجنس‌بازی علنی وجود ندارد، اما مسئله اصلی دقیقاً همین است؛ تنها هدف آن‌ها این است که این رفتارِ همجنس‌بازیِ به‌ظاهر کم‌اهمیت را بخشی از رفتار بهنجار روزمره‌ای بکنند که هر کودکی لازم است پذیرفتن آن را بیاموزد. هالیوود در تلاش است تا با پرورش کودکان ما به‌واسطه‌ی داستان‌هایی که نابهنجارها را بهنجار تصویر می‌کنند، به‌واقع آنچه نابهنجار است را بهنجار کنند.

فیلم لایواکشن دیو و دلبر

فیلم لایواکشن دیو و دلبر

والدین چه باید بکنند؟

ما به‌واسطه بلیت‌هایی که از گیشه‌های سینما می‌خریم، بخش عمده‌ای از آن محصولاتی را که برای فرزندانمان در هالیوود تولید می‌شوند، تعیین می‌کنیم. برخلاف تلویزیون که عمدتاً تحت سیطره و نفوذ شرکت‌های بزرگ است، در خصوص سینما، این ماییم که جریان اصلی مالی فیلم‌های سینمایی را اداره می‌کنیم، اما در مورد تلویزیون این شرکت‌ها هستند که جریان پولی و مالی آن را در دست دارند. این بدان معنا است که صنعت سرگرمی سعی می‌کند در ارائه پروژه‌های به‌خصوص در فیلم‌های مخصوص کودکان، نسبت به فیلم‌های تلویزیونی، وسواس و دقت بیشتری به‌خرج دهد.

قطعاً اینجا دغدغه‌ی ما فراتر از مسئله فیلم‌های سینمایی است. ما نگران مجموعه‌های تلویزیونی، موسیقی‌ها و کتاب‌ها نیز هستیم. همه‌ی ما لازم است دیدگاهی که همه‌روزه به کودکانمان عرضه می‌شود و حتی آنان را متقاعد می‌کند، درک کنیم و با آن کلنجار برویم.

موارد زیر روش‌های کلیدی برای ما پدرومادرها هستند تا شاید بتوانیم از آن‌ها استفاده کنیم و به کودکانمان کمک کنیم تا بتوانند روی آنچه تماشا می‌کنند، بدان گوش می‌دهند و آنچه مطالعه می‌کنند، تمرکز کنند: دیدگاه یا جهان‌بینی آن فیلم، مجموعه تلویزیونی، آهنگ یا کتاب چیست؟ کارگردان، نویسنده یا هنرمندِ خالق آن اثر درباره محصول خود چه می‌گوید؟ آن‌ها سعی دارند شما چه احساس و تفکری داشته باشید و چطور این کار را می‌کنند؟ از همه مهم‌تر، اینکه چطور این موارد به کتاب مقدس مربوط می‌شود و آیا ما را به ایمان دعوت می‌کند و یا عواقب بی‌ایمانی را به ما نشان می‌دهد یا نه؟ این کار آسانی نیست، اما ارزشمند و ضروری است.

هرگونه فعالیتی که اجازه می‌دهید فرزندانتان از انجامشان لذت ببرند، از این آگاه باشید که دنیا تلاش می‌کند چه چیزی را بهنجار و عادی جلوه دهد و از این مسئله اطمینان حاصل کنید که فرزندانتان از پیامی که به آن‌ها ارائه می‌شود آگاه هستند. بزرگ‌ترین دروغ‌ها همیشه با حقایق بسیاری درآمیخته هستند و درنتیجه به‌عنوان بخشی از حقیقت دیده می‌شوند. این دقیقاً همان کاری است که شیطان با آدم و حوا در بهشت کرد و دقیقاً همان کاری که دنیا می‌خواهد با کودکان ما بکند.

ما پدرومادرها باید تلاش برای حصول خوبی‌ها را به کودکان خود بیاموزیم. بچه‌ها را باید همواره به سخت‌کوشی، مهربانی، محبت و کمک به یکدیگر و داشتن ایمانِ قلبیِ بیشتر تشویق کرد و اینکه تلاششان بر این باشد که برای هر آنچه هدف خلقتشان است بهترین انسان ممکن باشند. اگر به فیلم‌های سینمایی، مجموعه‌های تلویزیونی، آهنگ‌ها و کتاب‌هایی که برای کودکانتان تولید می‌شوند دقت کنید، فرصت‌هایی  بزرگ برای آموزش و راهنمایی به آن‌ها درخصوص حقایق کتاب مقدس و بلاهت‌های این دنیا خواهید داشت.


پی‌نوشت:

[۱] NCAA

[۲] NBA

[۳] NFL

[۴] Boy Scouts of America

[۵] Ted Baehr

[۶] MovieGuide

[۷] Bill Condon

[۸] Josh Gad

[۹] Matt Cain

۶ آذر, ۱۳۹۷

تگ ها خوش‌قدمدیو و دلبرزوتوپیا

با عضویت در خبرنامه سایت بروزترین مطالب را در ایمیل خود دریافت کنید.

پشت صحنه در شبکه‌های اجتماعی

مجله هنری پشت صحنه

«مجله هنری پشت‌‌ صحنه» می‌کوشد تا نقش فراموش‌شده‌ٔ علوم انسانی در رسانه‌های بصری را از نو احیا کند و با نگاهی میان‌رشته‌ای، ساحت سینما و صنعت سرگرمی را به‌قضاوت بنشیند. «پشت‌ صحنه» سعی دارد مخاطب را با جهانی آشنا کند که در آن، هر اثر هنری موفقی، ریشه در یکی از زیرشاخه‌های علوم انسانی دارد.

© 1398 کلیه حقوق این سایت متعلق به «مجله هنری پشت صحنه» است.