پیتر کیفر
همزمانی پمپاژ نفرت توسط جمهوریخواهان با جنبش میتو و نیز موفقیت صنایع در آمریکا، همگی باعث تشکیل یک گروه جدید از فعالان سیاسی مثل جان لجند و شوندا رایمز شده که در حال تغییر نحوهی جمعآوری و پخش پول هالیوود بین دهها کاندیدا و کمیتههای اقدام سیاسی هستند: «مرد میانسال سفیدپوست در حال عقبنشینی است.»
در روز ۲۴ سپتامبر که تنها ۴۴ روز به انتخابات میاندورهای ششم نوامبر مانده بود و با یک تپه پول ۶۰ میلیون دلاری، اندرو گیلام، کاندیدای فرمانداری فلوریدا، دقیقاً همان کاری را انجام داد که تقریباً همهی نامزدهای جدی حزب دموکرات در این دورهی انتخاباتی انجام دادهاند: «او سوار هواپیما شد و به هالیوود رفت.»
۲۴ ساعت بعد، شهردار ۳۹ سالهی تالاهاسی که با پیروزی اولیهی شگفتانگیز خود، کشور را مبهوت کرده بود (او فقط چند هفته قبل از رأیگیری وارد انتخابات شد)، برای به دست آوردن کمکهای مالی از شش کمپانی بزرگ سرگرمی جهان، یک روز را در لسآنجلس گذراند.
اندرو گیلام کاندیدای فرمانداری فلوریدا، درست ۴۴ روز مانده به انتخابات میاندورهای، دقیقاً همان کاری را انجام داد که تمام نامزدهای جدی حزب دموکرات انجام دادهاند: «او سوار هواپیما شد و به هالیوود رفت.»
گیلام در برابر جمعیتی حدوداً ۵۰ نفره در یکی از اولین مهمانیهایی که برای جمعآوری کمکهای مالی برگزار کرده بود بیپرده گفت: ««همهی شما واقعاً سخاوتمند هستید». درحالیکه یک کمیته اقدام سیاسی[۱] جوان به نام «OMG WTF» با یک میز صبحانهی ۲۵۰ دلاری در یک محل اقامت خصوصی در هنکوک پارک از او پذیرایی میکرد. کمی بعد گیلام در یک مراسم که توسط لارا واسرمن همسر کیسی واسرمن مدیر ورزشی میزبانی میشد شرکت کرد. گیلام تور مسافرت طوفانی خود را در یک مراسم نهچندان شاهانه پایان داد: با یک میز شام ۵۰۰۰ دلاری در هالیوود با حضور مهمانانی چون بایرن آلن، جفری کتزنبرگ، جین فوندا، و نورمن لیر. بنابر اطلاعات یک منبع آگاه، این مراسمِ شبانه نزدیک به ۵۰۰هزار دلار برای کمپین گیلام پول جمع کرد. این درآمد برای یک روز کاری خیلی هم بد نیست!
برای نامزدی که با باراک اوباما مقایسه میشد، واقعاً عجیب بود که چطور حتی یک گزارش خبری از سفرش منتشرنشده؛ احتمالاً بابت اینکه ننگ گرفتن «پول هالیوود» هنوز هم میتواند یک شاخص منفی مهم برای بسیاری از مناطق خانگی، بهخصوص ایالتهای قرمز[۲] یا ارغوانی[۳] باشد.
با توجه به اینکه این روزها، روشهای عصر روم باستان در جمعآوری اعانه بیشازپیش در عرصهی سیاست استفاده میشود، تقریباً غیرممکن است که بگوییم، صنعت سرگرمی چقدر در چرخه کمک به کمپینهای سیاسی سهیم بوده است. طبق گزارش مرکز سیاست پاسخگو[۴]، صنعت رسانه (که شامل هالیوود هم میشود) حدود ۲۱ میلیون دلار در رقابتهای مجلس سنا و مجلس نمایندگان در ماه ژوئن سرمایهگذاری کرده است. بنابر گزارش موسسهی سنجش سرمایه کمپینهایی سیاسی[۵]، انتظار میرود که حدود ۱۸ میلیون دلار دیگر از طرف صنعت رسانه برای انتخابات ایالتی هزینه شده است. یک منبع آگاه پیشبینی کرد که وقتی گزارشهای کاملتر در ماه اکتبر منتشر شوند در مقایسه با گزارش هزینههای انتخابات میاندورهای، فاصلهای در حد سال نوری خواهند داشت. حتی این موارد هم، عمق این داستان را به ما نشان نمیدهد. با اینکه در سالهای گذشته بخش عمدهای از این پول هالیوود به کمیتهی کمپینهای انتخاباتی کنگرهی دموکرات تعلق میگرفت، در این دوره از انتخابات، این پول بین دهها نفر از نامزدهای مستقل و انواع مختلفی از کمیتههای اقدام سیاسی که میتوانند منبع درآمدهای خود را پنهان کنند، پخش شده است.
اما چیزی که باعث شد هالیوود در انتخابات میاندورهای تا این حد برجسته عمل کند این است که این پول چگونه و توسط چه کسی جمعآوری شده است. مصاحبه با مشاوران و اعانهدهندگان سیاسی نشان میدهد که یک گروه جوانتر و متنوعتر از بازیگران سیاسی از دنیای تلویزیون و فیلم وارد عرصهی سیاست شدهاند و آمادهی مبارزه با سیستم قدیمی هستند. اندی اسپن، مشاور سیاسی کهنهکار بنیادهای جمعآوری اعانههای سیاسی بزرگ ازجمله کتزنبرگ و استیون اسپیلبرگ، میگوید: «پیروزی ترامپ بر هیلاری کلینتون مانند پنج مرحلهی اندوه، اشک، ناباوری، خشم و انکار بود اما این غم و اندوه بهسرعت به یکراه حل تبدیل شد.»
اسپن میگوید: پیروزی ترامپ بر هیلاری کلینتون مانند پنج مرحلهی اندوه، اشک، ناباوری، خشم و انکار بود اما این غم و اندوه بهسرعت به یکراه حل تبدیل شد
آنچه اتفاق افتاد، گسترش فعالیتهای سیاسی به شکل بیسابقهای بود که البته بیشتر آن در سطح عوام اتفاق افتاده بود. صندوقهای ایمیل اهداکنندگان و خیرین سیاسی، عوامل و مجریان با نامههای دعوت به حمایت از نامزدهایی که هیچکس قبلاً دربارهی آنها چیزی نشنیده بود پر شده بود؛ مناطقی که حتی نمیتوان روی نقشه آنها را پیدا کرد. این اتفاق برای ۱۰ رویداد سیاسی که در یک روز در حال رخ دادن است غیرمعمول نیست.
آژانسهای استعدادیابی[۶]، به محض اینکه از طرف مشتریان خود احساس خطر کردند وارد مسئله شدند. درحالیکه اغلب این آژانسها دارای گروههایی هستند که روی اتفاقات اجتماعی و سیاسی کار میکنند، دو آژانس مهم، دپارتمانهای مخصوصی را در واکنش به اقدامات دولت ترامپ ایجاد کردهاند. در سال ۲۰۱۷، موسسه اندیور[۷] یک کمیتهی اقدام سیاسی تأسیس و آموس بوهای[۸] را برای مدیریت آن استخدام کرد. در همین حال، شرکای ای.سی.ام.[۹]، هانا لینکِنهوکر استراتژیست سیاسی را استخدام کردند. لینکنهوکر معتقد است: «در شش دورهی قبلی انتخابات، فقط یک گروه خاص از اعانهدهندگان که بیشترشان هم مرد بودند همیشه اولین تماسها و ملاقاتها با کاندیداها نصیبشان میِشد اما در دو سال گذشته همهچیز عوض شده.»
فعالیت سیاسی در هالیوود مثل انجمنی است که توسط مشتی مردان سفیدپوست و قدرتمند نظیر کتزنبرگ، اسپیلبرگ، لیر، گفن، سابان و آیگر کنترل میشود. اما نسل جدیدی از دلالان قدرت در حال پیشی گرفتن هستند از جمله: جی. جی. آبرامز، کتی مکگراث، شوندا رایمز، دارنل استورم و تروی کارتر
فعالیت سیاسی در هالیوود مثل انجمنی است که توسط مشتی مردان سفیدپوست قدرتمند نظیر کتزنبرگ، اسپیلبرگ، لیر، دیوید گفن، هیم سابان و باب آیگر کنترل میشود. اما نسل جدیدی از دلالان قدرت در حال پیشی گرفتن هستند، از جمله: جی. جی. آبرامز و همسرش، کتی مکگراث که به خاطر کمکهای مالی سیاسی شخصی و مهارتهایشان در ارتباط دادن با نهادهای قدرت معروف شدهاند. و یا شوندا رایمز که در روز ۲۸ سپتامبر توانست یک رویداد اجتماعی ۱۰۰۰ نفره برای تشویق مردم برای شرکت در انتخابات در مرکز یو. سی. اس. گالن[۱۰] برگزار کند و یا دارنِل استورم از سی. اِی. اِی[۱۱] مراسماتی را برای جکی روزن نماینده کنگرهی ایالت نوادا، و همچنین کریستن ساینما نماینده کنگرهی ایالت آریزونا برگزار کرد. همچنین تروی کارتر مدیر اجرایی سابق شرکت اسپاتیفای[۱۲] که سه رویداد جمعآوری پول برای بن جلس، نامزد مریلند برگزار کرد (او برای رییسجمهور اوباما نیز اعانه جمع میکرد).
کارتر میگوید: «یکی از بهترین دوستانم –جفری کتزنبرگ- در سال ۲۰۰۷ با من تماس گرفت و از من خواست برای یک نفر اهل شیکاگو چکی بنویسم. هر چند من تا قبل از آن در سیاست درگیر نبودم». کارتر از کلارانس اوانت[۱۳] که یک مدیر اجرایی خوب در حوزهی موسیقی است بابت وارد کردن خودش به این مسیر تشکر میکند. او همچنین از جفری کتزنبرگ بابت راهنماییهایش تشکر میکند. او میگوید: «جفری کتزنبرگ کسی است که من از او خیلی چیزها یاد گرفتم. او مرا به بسیاری از سناتورها و اعضای کنگره معرفی کرد».
در بین سلبریتیها هم جان لجند -خواننده- و همسرش کریسی تیگن که هر دو در شبکههای اجتماعی بسیار پرطرفدار هستند، از طرف کسانی که با آنها مصاحبه شده بود آیندهدار پیشبینی شدند. (یکی از اعانهدهندگان آنها را مثل زوج افسانهای، جان و یوکو[۱۴] میدانست) همین وضع برای تراسی الیس راس[۱۵] وجود دارد که موقعیت و قدرت ستارهای خود را به کمپین چپ لغزان[۱۶] قرض داده است؛ که سازمانی پیشرو با هدف تغییر اساسی در مجلس نمایندگان است. چلسی هندلر نیز راه خود را برای میزبانی مراسمها برای نامزدهایی چون ژاکلین بنسون، نمایندهی دموکرات وزارت امور خارجه در میشیگان پیدا کرده است.
بدیهی است که بخشی از دلیل این تغییر در عناصر فعال سیاسی، سن است. از بین مدیران قدیمی که راجع به آنها صحبت شد، فقط آیگر و کتزنبرگ زیر ۷۰ سال سن دارند (هر دو ۶۷ ساله هستند)، درحالیکه لیر ۹۶ ساله است. اما سن فقط بخشی از علت این تغییر است.
همزمان شدن دولت ترامپ با برخی تغییرات در وضعیت صنایع، باعث شده است که گروهی از بازیگران و رنگینپوستان به خاطر تواناییهای مالیشان به خط مقدم سیاسی وارد شوند
همزمان شدن دولت ترامپ با برخی تغییرات در وضعیت صنایع، باعث شده است که گروهی از بازیگران و رنگینپوستان به خاطر تواناییهای مالیشان به خط مقدم سیاسی وارد شوند. برای مثال، رایمز صرفا یک فرد موفق نیست؛ او یکی از بهترین تولیدکنندگان برنامههای تلویزیونی درآمدزا است. ولی یک مؤلفهی فرهنگی هم وجود دارد. پیروزی فیلم پلنگ سیاه کمپانی مارول و صعود فیلمسازان سیاهپوست از جمله: اوا دووارنی، کنیا بریس، ایسا رِی، رایان کوگلر و بری جکینز، چشمان صنعت سینما را به منظرهی گستردهتری از تنوع بازکرده است. این بهنوبهی خود تأثیر عمیقی بر آرایش صحنهی سیاسی هالیوود گذاشته است؛ درحالیکه مغولهای هالیوودی که میتوانند شش جور چک بنویسند، هنوز اغلب سفیدپوست و مرد هستند. کمپینها اکنون درک کردهاند که اثر کسی که میتواند یک رویداد را سازماندهی میکند، میتواند به اندازهی پولی که جمعآوری میشود ارزشمند باشد.
اریک گارستی شهردار لسآنجلس که در سال ۲۰۲۰ بهعنوان رقیب احتمالی در انتخابات رئیسجمهور شناخته میِشو گفته است: «شما شاهد رشد فعالیت سیاسی هالیوود در دو سال گذشته بودهاید. این موضوع از یک مسئلهی نمادین به یک موضوع استراتژیک تبدیلشده است. پس این قضیه دیگر فقط محدود به پیدا کردن یک ستارهی هالیوودی که اعانه جمع کند یا یک توئیت بزند نیست بلکه مسئلهی سازماندهی، آموزش و یادگیری است.»
طی سال گذشته، گارستی کراوات خود را به طبقهی اعانهدهنده هالیوودی گرهزده است تا به کاندیداهای مربوط به سایر حوزههای انتخاباتی کمک کند تا از مکانهایی مثل کارولینای جنوبی و آیووا برای جمعآوری کمکهای مالی استفاده کنند (قابل ذکر است که انتخابات در هر دو ایالت زودتر از بقیه برگزار میشود). گارستی میگوید انتخابات سال ۲۰۱۶ شهر را سخاوتمند کرده است؛ چرا که اکنون مردم این مناطق درک میکنند که قدرت در دستان مکانهایی است که هیچ شباهتی به کالیفرنیا ندارد. هالیوود همیشه خودش را استثنایی میدیده، آنها همیشه فکر میکردند که استعداد کافی است تا گرد جادوی آنها باشد. اما اکنون آنها تشخیص دادهاند که این کار میتواند مردم را به اشتباه بیندازد. این موضوع زمانی مهمتر از همیشه به نظر میرسد که شما به مهندسها، پول و سازماندهی برای برنده شدن نیاز دارید».
علاوه بر این انتخابات امسال دارای پسزمینهای منفی از جنبش میتو است. برای سالها هاروی واینستین جمع کننده کمکهای مالی پر سروصدا برای نامزدهای حزب دموکرات بود و رسواییهای او برای حزب، مایهی شرمساری عمومی بزرگی شد. از آن زمان تا کنون این جنبش، رهبران ارشد دیگری از این صنعت مانند لزلی مونوز را نیز سرنگون کرده است. این به گفتهی برخی کارشناسان صحنه را برای «جستجوی» جدیدی برای جامعهی فعال هالیوود تنظیم و آماده کرده است.
فرانک لونتز ناظر انتخاباتی جمهوریخواه (که منتقد فعالیتهای سیاسی هالیوود هم هست) میگوید: «مرد سفید میانسال در حال عقبنشینی است. شما شاهد منحل شدن سلسلهمراتب قدیمی هستید و افراد جدید جوانتر و پرشورتر و بیشتر، از زنان خواهند بود.»
وقتی الکساندرا اوکاسیو کورتز کاندیدای کنگرهی نیویورک که خود را یک سوسیالدموکرات مینامد، در ماه آگوست به شهر آمد، با هیچ یک از حامیان مالی بزرگ که بهعنوان اعانهدهندگان همیشگی معروف شده بودند، ملاقات نکرد. برخی بر این باورند که این حرکت اثباتی است بر گسترش تفرقه در حزب دموکرات بین پیشروها و اعتدالگرایان که باعث شده درخواستهایی برای کنارهگیری بزرگان حزب مثل نانسی پلوسی -رئیس اقلیت مجلس نمایندگان- ایجاد شود. هرچند این اتفاق به کاهش نقش دموکراتها در جذب اعانه از هالیوود منجر شده است.
بن شیهان، بنیانگذار ۳۳ ساله جنبش OMG WTF، که تمرکزش بر نامزدهای دموکرات در ایالتهای تحت کنترل جمهوریخواهان (اوهایو، میشیگان، جورجیا، ویسکانسین، تگزاس و فلوریدا که بهاختصار OMG WTF نامیده میشود) است، میگوید: «این یک بیداری واقعاً خوب برای حزب دموکرات است.» آنچه شیهان، رئیس سابق آژانس استعدادیابی در کمپانی «Funny or Die» توهینآمیز قلمداد میکند این است که تبدیلشدن به عنصر سیاسیِ تأثیرگذار، امری بسیار انحصاری و گران است.
OMG WTF در حال تلاش برای یافتن نقاط با ارزش و «فراگیر» است (مثلاً رویدادهایی که معمولاً رایگان است یا حداکثر حدود ۱۰۰ دلار برای هر بلیت پرداخت میشود.) او میگوید: «برای مدتها، اینطور تصور میشد که برگزاری یک مراسم سیاسی که عبارت است از مهمانیهای پیاپی و تجملی در حیاط پشتی خانههای لوکس. اما من فکر میکنم که این نوع رویدادها به اقلیت تبدیل میشوند.»
اندی اسپن ادعا میکند که جذب میلیونها اهداکنندهی کوچک خیلی بهتر از جذب تعدادی اهداکنندهی بزرگ است. اما در واقعیت، این موضوع خیلی سیاهوسفید نیست. در سالهای ۲۰۰۷ و ۲۰۰۸ تأکید زیادی بر استفادهی رئیسجمهور اوباما از رسانههای اجتماعی برای جذب تعداد زیادی از اعانهدهندگان کوچک وجود داشت. اما به یاد داشته باشید اولین رویداد اصلی که برای او برگزار شد به میزبانی اسپیلبرگ، کتزنبرگ و گفن بود که ۱.۵ میلیون دلار برای او پول جمع کرد و به او سریعاً اعتبار بخشید و کمک کرد تا را وارد صحنه شود. بنابراین هر دو گونهی اهداکننده مهم و تاثیرگذار هستند. در سوم اکتبر شرکت اندی اسپن با نام گورنینگ اسپن همراه با کتزنبرگ به سفارش جیم گایانپولوس از کمپانی پارامونت و تام روثمن از سونی پیکچرز، مراسمی برای جو بایدن ترتیب دادند: با شامی ۵۰۰۰ دلاری (برای هر نفر) که به سفارش و میزبانی کتزنبرگ انجام گرفت. در آن زمان این رویداد برای او ۱۲۵۰۰۰ دلار جمع کرد. حالآنکه سایر رویدادهایی که با بلیتهای گران توسط شرکت گورنینگ اسپن در هفتههای اخیر برگزار شده تا میلیونها دلار سرمایه جذب کرده است.
پس شاید این «واقعیت جدید» جایی در وسط ماجرا باشد. در هشت ماه گذشته، در هنکوک پارک، خانهی نویسندهی معروف کریستی کالاهان و همسرش جاناتان گلیکمن که رئیس گروه فیلمسازی ام. جی. ام. است، جایی بسیار مناسب برای نامزدهای سایر ایالتها و حوزههای انتخاباتی برای جمعآوری اعانه بوده است. آنها میزبان مراسمهای مقرونبهصرفهای (زیر ۵۰۰ دلار) برای افرادی چون: گیلام، بتو ارورک کاندیدای سنای تگزاس، و کالین الرد کاندیدای عضو کنگرهی تگزاس بودهاند.
کالاهان میگوید که امروز تفاوت تعیینکننده در جو حاکم این است که اعانهدهندگان، دیگر به دنبال دریافت چیزی مابهازای کمکها و تلاشهای خود نیستند. او میگوید: «قبلا اینگونه بود که میخواستند کمکهای خود را در جایی نقد کنند؛ مثلا سمت نمایندگی یا سمت دیگری از این قبیل بگیرند. برخی با تلاشهایشان به دنبال پرستیژ بودند. اما من شخصا هیچ اهمیتی به این چیزها نمیدهم و افراد نزدیک من هم به دنبال چنین چیزهایی نیستند. فکر میکنم مردم به شکل هیجانزده و دیوانهواری به این مسائل علاقه پیدا کردهاند و به این ترتیب دارند با این مسائل مواجه میشوند و نسبت به آن واکنش نشان میدهند.»
اینفوگرافی:
پینوشت:
[۱] PACs: Political Action Commitees
[۲] ایالتهایی که جمهوریخواهان در آن حائز اکثریت آراء هستند.
[۳] ایالتهایی که جمهوریخواهان و دموکراتها در آن میزان رأی برابری دارند.
[۴] the Center for Responsive Politics
[۵] Campaign Finance Institute
[۶] The talent agencies
[۷] Endeavor: Nonprofit organization
[۸] Amos Buhai
[۹] ICM Partners
[۱۰] USC’s Galen
[۱۱] CAA : Creative Artists Agency
[۱۲] Spotify
[۱۳]Clarence Avant
[۱۴] John and Yoko
[۱۵] Tracee Ellis Ross
[۱۶] the Swing Left campaign
۲۲ آذر, ۱۳۹۷