
تام کروز از اعضای اصلی کلیسای ساینتالوژی

کوین فالن
مطبوعات و مصاحبهها همه بخشی از دستگاه برندسازی یک ستاره هستند و نادیده گرفتن مقام و نفوذ تام کروز بهعنوان یکی از اعضای ساینتالوژی و درعینحال برجسته کردن برند او، نگرانکننده است. در کلیسای ساینتالوژی چه میگذرد؟
دیدن نقدهای پر شور و شوق درباره فیلم جدید «مأموریت غیرممکن»[۱] دلگرمکننده است. ما عاشق فیلمهای اکشن هستیم، اما رسانهها باید از نادیده گرفتن نقش رهبری کروز در ساینتالوژی دست بردارند. تام کروز به چیزهای زیادی معروف است. او به معنای کامل کلمه یکی از بزرگترین ستارگان زنده سینما است و هنوز دههها پس از شهرت یکشبهاش با فیلم «تجارت پرمخاطره»[۲]، دیدنش روی صحنهی سینما لذتبخش است. در سن ۵۶ سالگی، کروز استثنایی بر اصل «افزایش سن» بهحساب میآید و با انجام بدلکاریهایی که هر سال هم خطرناکتر میشود عملاً از عجایب جهان است.
کروز ستارهی «مأموریت غیرممکن: فالاوت»[۳] است؛ فیلمی که شاهکار اکشن خوانده شده و منتقدان حنجرهشان را برای تشویق آن پاره میکنند و میگویند این فیلم باعث حیرت و هیجان میشود. کروز همچنین عضو [کلیسای] ساینتالوژی نیز هست. این را یادمان بود؟ یعنی، البته که یادمان هست. این نکته مسلماً دیگر اولین چیزی است که افراد وقتی به کروز فکر میکنند، یادش میافتند: شهرت طولانیمدت او در مقام عضو عالیرتبه و مدافع کلیسای ساینتالوژی و رابطه نزدیکش با رهبر آن «دیوید میسکویج»[۴]، اما صرفاً میخواهم مطمئن شوم؛ چون همانطور که کروز با این تور مطبوعاتی تملقآمیزش دور پیروزیاش را میزند، به نظر میرسد به این سازمان حتی یک بار هم اشاره نشده است.
ببینید، آدمی با شهرت کروز و با چنان بارِ مسائل بحثبرانگیزی، فقط به توری مطبوعاتی میرود که در آن چیزی جز اخبار آبکی و مصاحبههای سادهگیرانه وجود نداشته باشد؛ تازه آن هم با هشدارهایی درباره سؤالات و موضوعات ممنوعه (عمدتاً ساینتالوژی!)، اما این باعث نمیشود پاک کردن صورت مسئله [عضویتش در کلیسا] اعصابخردکن نباشد؛ و از رفتار غیرمسئولانه رسانهها در همدستی با یکدیگر برای ایجاد تصویری نادرست از این عضو بانفوذ سازمانیِ ظاهراً ستمگر نمیکاهد؛ همینطور موجب نمیشود تمایل جمعی ما برای نادیده گرفتن تمام اینها به خاطر لذت بردن از فیلمی هیجانانگیز، امری نامطلوب قلمداد نشود.
درون دنیای شخصی تام کروز
کروز در «برنامه امشب» با اجرای «جیمی فَلِن»[۵] حضور پیدا کرد؛ البته میدانم که این برنامه جایی نیست که بخواهد تام کروز را درباره جزییات عظیمترین قساوتهای ساینتالوژی سینجیم کند، اما [نپرداختن به چنین موضوعی] مضحک است. او با فلن در یک بازی به اسم «نمایش با جای خالی» شرکت کرد و همانطور که تیترهای خبری دادوقال میکردند، نمیتوانست نخندد! یکی از خلاصهنویسان نوشته بود: «تام کروز میتواند از هواپیما بیرون بپرد و دنیا را از چنگال مهاجمان نجات دهد، اما انگار در قسمت دوشنبه برنامه امشب نمیتوانست خندهاَش را کنترل کند».
بعد به جلد این هفتهی مجله «پیپل» برخوردم که در تیترش تبلیغ میکند ما را به «درون دنیای شخصی تام کروز» میبرد تا «نگاهی افشاگرانه به زندگی مرموزترین ستارهی هالیوود» بیندازیم. بالاخره مُچَش را گرفتیم! معلوم میشود برای [نوشتن] این مطلب حتی با کروز مصاحبه شده است؛ مطلبی که با این جمله از این بازیگر شروع میشود: «همیشه از وقتی ۴ سالم بود میخواستم فیلم بسازم… تا بتوانم بینندگان را سرگرم کنم، این رویایم بود.» مُچَش را … گرفتیم؟ اگر بخواهیم منصف باشیم، این مطلب در میان یک خروار داستان آبکی درباره اینکه او مجرد است و خانهاش در بِوِرلی هیلز را فروخته و از همیشه تودارتر است، به ساینتالوژی هم اشارهای کوچک میکند و میگوید که کروز به «کلیرواتر» در فلوریدا[۶] نقل مکان کرده، آن هم یک بلوک آنطرفتر از دفتر مرکزی معنوی ساینتالوژی، تا به میسکویج نزدیکتر باشد. خبر آبداری است! اما خیلی آبدار نیست وقتی در مقاله، این اسبابکشی عادی جلوه داده میشود.
در این مقاله نوشته شده است که کروز در حال بازسازی یک آپارتمان است. افراد محلی او را در شهر با دیگر اعضای ساینتالوژی دیدهاند. یکی از مردم گفته است: «وقتی اینجاست خیلی حالش خوب است.» از همان همسایههای صمیمی معمولی که از قضا یکی از مقامات ارشد یک سازمان ظاهراً خشونتآمیز هم هست.
برای آنهایی که نیاز به یادآوری دارند باید گفت که دفتر مرکزی ساینتالوژی در کلیرواتر بهعنوان «ساختمان نشان»[۷] یا «ساختمان ابرقدرت»[۸] شناخته میشود. مکانی است که اعضای ردهبالای ساینتالوژی در آن دورهای بسیار اختصاصی به نام «تلقین قدرت ماورایی[۹]» میبینند: مجموعهای از جلسات حسابرسی که با برچسب قیمت حدوداً ۳۰.۰۰۰ دلار همراه است و بنا به گفته کارشناس ساینتالوژی «تونی اورتگا»[۱۰]، ممکن است همراهش به دریافتکنندگان آن وعده «قدرت لایتناهی» داده شود. ساختمان نشان که از مالیات معاف است و ارزشی حدود ۸۰ تا ۱۰۰ میلیون دلار دارد، نهتنها با ارزشترین دارایی کلیسای ساینتالوژی است، بلکه همچنین زمانی باعث شد یک زوج کالیفرنیایی از کلیسا شکایت کنند؛ به ایناتهام که این سازمان دینی سالها ساختوساز آن را ناتمام گذاشته بود تا «از آن بهعنوان بهانهی بازارگرمی استفاده کند و هزینههای بیشتری از اعضایش بگیرد». طی این شکایت اعلام شده بود که کلیسا برای ساخت ساختمانِ نشان ۲۰۰ میلیون دلار جمع کرده بود (دو برابر هزینهی ذکرشده) درحالیکه طبق تحقیقات روزنامه «تامپا بِی تایمز»[۱۱] میزان اعانهی جمعآوری شده برای ساخت آن ۱۴۵ میلیون دلار بوده است.
مطبوعات و مصاحبهها همه بخشی از دستگاه برندسازی یک ستاره هستند و نادیده گرفتن مقام و نفوذ تام کروز بهعنوان یکی از اعضای ساینتالوژی و درعینحال برجسته کردن برند او، نگرانکننده است
از همهی اینها گذشته، گزارشهایی از اعضای سابق ساینتالوژی وجود دارد درباره «قطع شدن» ارتباطشان با خانوادههایشان، کار اجباری، خشونت فیزیکی و تعقیب شدن پس از ترک سازمان؛ همان سازمانی که دفتر مرکزیاش نزدیک جایی است که کروز تازه به آن نقل مکان کرده و بنا به گفته مجله پیپل، «خیلی حالش خوب است!»
(نه نماینده تام کروز و نه کلیسای ساینتالوژی به درخواستهای دیلی بیست برای اظهارنظر پاسخ ندادهاند.)
هیچچیز، در پانزده ثانیه
ببینید، این حرفها برای انتقاد از افرادی نیست که از «مأموریت غیرممکن» لذت بردهاند یا خواهند برد. هنر باید لذتبخش باشد و این بههیچوجه تنها فیلمی نیست که ستارهاش دیدگاههایی سطحی دارد. این استدلال که چنین مسائلی ارتباطی با فیلم یا مصاحبههای فیلم ندارد، منصفانه اما از نظر ما غلط است. مطبوعات و مصاحبهها همه بخشی از دستگاه برندسازی یک ستاره هستند و نادیده گرفتن مقام و نفوذ تام کروز بهعنوان یکی از اعضای ساینتالوژی و درعینحال برجسته کردن برند او، نگرانکننده است.
میشود همهی این حقایق کنار هم وجود داشته و همهی آنها هم درست باشند. میشود تام کروز در فیلم جدید «مأموریت غیرممکن» بازی کند و میشود مأموریت غیرممکنِ جدید، فیلم محشری باشد؛ و میشود تام کروز عضو ساینتالوژی باشد و میشود کلیسای ساینتالوژی نگرانکننده باشد. میشود تام کروز هم در مصاحبههای عمومی و هم در محافل خصوصی جذاب باشد و درعینحال عضو سازمانی باشد که با ماجراهایی دلخراش مرتبط است. میشود فیلمی عالی، ستارهای مشکلدار داشته باشد. وابستگیهای بازیگر نباید لزوماً مانع حرفهاش باشند. با این حال آن وابستگیها برای اطلاع نظر عموم درباره یک چهره سرشناس اهمیت دارند. چه کروز، چه هرکس دیگر، نباید روی فرش قرمز پیش خبرنگاری برود و با رگباری از سؤالات درباره بدلکاری دیوانهوار و بعدش پرسشهایی درباره اقدامات ظاهراً خشونتآمیز یک سازمان مورد حمله واقع شود؛ آن هم طی مدت کوتاه ۱۵ ثانیه. بااینحال، هر دو سؤالاتی حائز اهمیت هستند.
اینها تمام چیزهایی است که باید از روی وظیفهشناسی دربارهشان فکر کنید؛ درباره اینکه چطور به هم مربوط میشوند.
اینکه این اطلاعات را جداسازی کنیم یا موقتاً آن را در انبارِ پس ذهنمان بگذاریم تا از پروژه یا هنر شخصی لذت ببریم، یکی از بدترین چالشهای ذهنی ماست. خیلی خوشحالم که «مأموریت غیرممکن» با این نظرات مثبت مواجه شد. من همهی بازیگرهایش را دوست دارم و باز هم میگویم که تام کروز یکی از ستارههای بزرگ سینما است و امیدوارم مردم از اینکه یک فیلم اکشن فوقالعاده وجود دارد، استفاده کنند و از آن لذت ببرند، اما تور مطبوعاتی پر سر و صدای تام کروز که پس از اکران فیلم آغاز شد، نمونهی مسلم تمایل رسانه و فرهنگ به «پاکسازی» است.
وقتی در گوگل جستجو میکردم تا ببینم در تور مطبوعاتی چه گفته است، با دیدن تیتر این هفتهی گاردین[۱۲] ماتومبهوت شدم. تیترِ آن مطلب اینگونه بازارگرمی میکرد: «مصاحبه با تام کروز: چرا عضو ساینتالوژی هستم؟ از ماجراجویی خوشم میآید.»
بعد از تمیز کردنِ قهوهای که از دهانم بیرون پاشیده بود، اولین خط مقاله را خواندم؛ توضیح میداد بازنشر مصاحبهای است که در سال ۱۹۹۲ انجام شده. بله، باید بیش از ۲۵ سال به عقب برویم تا نظرات معنیداری از کروز درباره رابطهاش با این سازمان پیدا کنیم.
رسانهها حاضر بودهاند هرگونه قانون و درخواستی در مورد عدم پرسش درباره ساینتالوژی را قبول کنند تا بتوانند همچنان به یکی از بزرگترین ستارههای فیلم جهان دسترسی داشته باشند
البته این اغراق است. تام کروز از آن موقع درباره سازمان حرف زده است، اما نشان میدهد که چه مدت زیادی رسانهها حاضر بودهاند هرگونه قانون و درخواستی در مورد عدم پرسش درباره ساینتالوژی را قبول کنند تا بتوانند همچنان به یکی از بزرگترین ستارههای فیلم جهان دسترسی داشته باشند و برایش تبلیغ کنند.
پینوشت:
[۱] Mission: Impossible
[۲] Risky Business
[۳] Mission: Impossible – Fallout
[۴] David Miscavige
[۵] Jimmy Fallon’s Tonight Show
[۶] Clearwater, Fla.
[۷] Flag Building
[۸] Super Power Building
[۹] Super Power Rundown
[۱۰] Tony Ortega
[۱۱] Tampa Bay Times
[۱۲] Guardian
۳ دی, ۱۳۹۷