مجله هنری پشت صحنه

منو اصلی

منومنو
  • هنر و ساینس
    • آینده‌شناسی
    • تکنولوژی
    • صنعت
  • هنر و علوم انسانی
    • اقتصاد
    • تاریخ
    • جامعه‌شناسی
    • دین و آخرالزمان
    • روان‌شناسی
    • سیاست
    • فرهنگ عمومی
    • فلسفه
  • موضوعات ویژه
    • زنان هالیوود
    • ساینتولوژی
    • علمی تخیلی
    • هوش مصنوعی
  • ویدئوها
  • درباره
    • درباره ما
    • تماس با ما
    • همکاری

logo

منومنو
  • هنر و ساینس
    • آینده‌شناسی
    • تکنولوژی
    • صنعت
  • هنر و علوم انسانی
    • اقتصاد
    • تاریخ
    • جامعه‌شناسی
    • دین و آخرالزمان
    • روان‌شناسی
    • سیاست
    • فرهنگ عمومی
    • فلسفه
  • موضوعات ویژه
    • زنان هالیوود
    • ساینتولوژی
    • علمی تخیلی
    • هوش مصنوعی
  • ویدئوها
  • درباره
    • درباره ما
    • تماس با ما
    • همکاری
صفحه اصلی›نوع مطلب›پادکست›«کاپیتان مارول»؛ پروپاگاندای نظامی با چاشنی فمینیسم
فمینیسم ظاهری «کاپیتان مارول»، اسب تروآیی برای ترویج نظامی‌گری

«کاپیتان مارول»؛ پروپاگاندای نظامی با چاشنی فمینیسم

اولین ابرقهرمان زن مستقل در جهان سینمایی مارول چگونه به آخرین پروپاگاندای مشترک ارتش آمریکا و سینمای ابرقهرمانی تبدیل شد؟
دسته‌بندی: پادکست سیاست فیلم مقاله

تام سکر

پژوهشگر حوزه رسانه و مؤسس وب‌سایت اسپای‌کالچر

مترجم: محمد مهدی کائینی
منبع: Inside Over
حجم مقاله: ۱۸۰۰ کلمه

اشتراک‌گذاری

آدرس کوتاه: BTSMag.ir?p=4885

پاسخ دادن لغو پاسخ

«بری لارسون» بازیگر نقش «کارول دنورز» در نمایی از فیلم «کاپیتان مارول» که در پایگاه هوایی ادواردز فیلمبرداری شده است.

دسته‌بندی:
سیاست

تام سکر

پژوهشگر حوزه رسانه و مؤسس وب‌سایت اسپای‌کالچر

مترجم: محمد مهدی کائینی
منبع: Inside Over
حجم مقاله: 1800 کلمه

برخی تحلیل‌گران اشاره می‌کنند که ظاهر فمینیستی «کاپیتان مارول»، همانند اسب تروآیی است برای ترویج نظامی‌گری. این فیلم نه‌تنها جنگ‌های واقعی را ماست‌مالی می‌کند بلکه کمک می‌کند تا بر مشکلات سیستماتیک ارتش در زمینۀ آزارها و تجاوزهای جنسی نیز سرپوش گذاشته شود.

«کاپیتان مارول» اولین هفته اکران خود را طوفانی آغاز کرد و در آمریکای شمالی ۱۵۳میلیون و در سراسر دنیا ۴۵۰میلیون فروش داشت. ستاره فیلم «بری لارسون»، آن را «فمینیستی‌ترین فیلم تاریخ» لقب داد، اما در پس این روکش خوش رنگ و لعاب و مترقی، ارتباطی مشوش کننده وجود دارد. روابط عمومی و ابزار پروپاگاندای ارتش به‌منظور سربازگیری، مارول را به بازی گرفته و کاپیتان مارول صرفاً جدیدترین جلوه و برون‌دادی است از رابطه‌ای که به دهه‌ها قبل بازمی‌گردد.

 

کمیک‌های جنگ

طی جنگ جهانی دوم، حکومت آمریکا «کمیک‌های اطلاع­­‌رسانی»[۱] تولید می‌کرد که مخاطبشان مردم داخل این کشور و کشورهای متفقین بودند و هم‌زمان «مارول» و «دی‌سی» شروع به تولید کمیک‌هایی کردند که مشخصاً نیروهای ارتش را مخاطب قرار می‌داد. اولین شماره از مجموعه کمیک‌های کاپیتان آمریکا در سال ۱۹۴۱ منتشر شد؛ ماه‌ها پیش از آن‌که ایالات‌متحده وارد جنگ شد. در جلد این شماره کاپیتان را می‌دیدیم که وارد عمل شده و مشتی به چانه هیتلر زده است. اتفاقی نیست که اسطوره مارول، «استن لی»، در زمان جنگ در «سازمان اطلاعات ارتش ایالات‌متحده»[۲] خدمت می‌کرد و تولید محتوای پروپاگاندایی را تسهیل می‌بخشید. هم‌زمان «جک کربی» و «جو سایمون» (خالقان کاپیتان مارول) در «گروه نویسندگان جنگ»[۳] عضویت داشتند. گروه نویسندگان جنگ، سازمانی با بودجه دولتی و با وظیفه ترویج پروپاگاندا در راستای فعالیت‌های ایالات‌متحده در جنگ جهانی دوم بود.

ستاره فیلم «بری لارسون»، آن را «فمینیستی‌ترین فیلم تاریخ» لقب داد، اما در پس این روکش خوش رنگ و لعاب و مترقی، ارتباطی مشوش کننده وجود دارد. روابط عمومی و ابزار پروپاگاندای ارتش به‌منظور سربازگیری، مارول را به بازی گرفته و کاپیتان مارول صرفاً جدیدترین جلوه و برون‌دادی است از رابطه‌ای که به دهه‌ها قبل بازمی‌گردد

از سال ۱۹۸۶ تا ۱۹۹۳ مارول کُمیکس مجموعه کتاب‌های «نام»[۴] را منتشر و به فروش رساند؛ کمیکی که یکی از کهنه سربازان جنگ ویتنام به ایده‌اَش رسیده بود و آن را دبیری می‌کرد. این کُمیک هر ماه نسخه‌ای داستانی از اتفاقات واقعیِ ۲۰سال قبل‌ترش را بازگو می‌کرد. این کار به‌منظور کمک به بازنویسی باور عامه مردم از جنگ ویتنام صورت می‌گرفت.

در سال‌های اخیر، از ۲۰۰۵ تا ۲۰۱۰، مارول برای تولید اولین نسخه از «انتقام‌جویان جدید»[۵] وارد همکاری مشترک با سرویسِ ارتباطات ارتش و نیروی هوایی شد. این مجموعه کُمیک تنها در دسترس پرسنل ارتش در عراق و افغانستان بود و به‌منظور حفظ روحیه خدمتی بین نیروها طراحی و تولید شده بود. دو شماره اول از این مجموعه توسط «برایان بندیس» نوشته شد؛ کسی که طی بازدید از مقر سازمان اطلاعات مرکزی (سی‌آی‌اِی) در سال ۲۰۱۶ گفته است: ذهنم کاملاً پرشده از ایده و داستان برای ۱۰ سال آینده.

 

ارتش و جهان سینمایی مارول

با توجه به این پیش‌زمینه، تعجبی ندارد که بدانیم پنتاگون از نزدیک درگیرِ تولید فیلم‌های اقتباسی از کُمیک‌های مارول بوده است. آن‌ها در فیلم «هالک» (۲۰۰۳) دسترسی به پایگاه‌های ارتش را برای فیلم‌برداری میسر ساخته و تعداد بی‌شماری تانک، بالگرد و دیگر ادوات نظامی را به تیم تولید این فیلم قرض دادند. در ازای این خدمات، پنتاگون خواستار تغییرات گسترده‌ای در فیلم‌نامه این فیلم بود.

در مجموعه‌ای از یادداشت‌های مربوط به فیلم‌نامه این فیلم، نیروی تفنگداران دریاییِ ایالات‌متحده به خاطر تغییرات «تا حدی افراطی» که از تهیه‌کنندگان درخواست کرده بودند، عذرخواهی کرده‌اند. این تغییرات شامل حذف دیالوگی است که به آزمایش‌های ارتش روی انسان‌ها اشاره دارد و همچنین تغییر آزمایشگاه ارتش که پدر «بروس بَنِر» آن را نابود می‌کند، به یک آزمایشگاه معمولی. پنتاگون همچنین اشاره به عملیات «دست مزرعه»[۶] را در این فیلم حذف کرد؛ دست مزرعه نام عملیاتی است که طی آن ایالات‌متحده میلیون‌ها گالن آفت‌کش روی زمین‌های زراعی ویتنام انداخت تا موجب گرسنگی چریک‌های ویتنامی (ویتکانگ‌ها) و مردم عادی این کشور شود.

بدون شک، احتمال این امر دور از ذهن نیست که بدون حمایت پنتاگون، جهان مارول نمی‌توانست به بزرگ‌ترین فرانشیز فیلم جهان تبدیل شود. دو فیلم اول از مجموعه «مرد آهنین» از کمک‌هایی در مقیاس عظیم از سوی نیروی هوایی آمریکا منتفع شدند؛ ازجمله دسترسی به پایگاه هوایی ادواردز و جنگنده‌هایی به ارزش میلیاردها دلار و همچنین ادواتی به‌عنوان وسایل نمایشی و لباس‌های بازیگران؛ برخی از اسطوره‌ای‌ترین صحنه‌های این فیلم‌ها بدون کمک ارتش، خلق نمی‌شدند.

بدون حمایت پنتاگون، جهان مارول نمی‌توانست به بزرگ‌ترین فرانشیز فیلم جهان تبدیل شود. دو فیلم اول از مجموعه «مرد آهنین» از کمک‌هایی در مقیاس عظیم از سوی نیروی هوایی آمریکا منتفع شدند؛ ازجمله دسترسی به پایگاه هوایی ادواردز و جنگنده‌هایی به ارزش میلیاردها دلار

اما حمایت ارتش از این فیلم‌ها بهایی نیز داشت: پنتاگون درخواست کرده بود که نظارت کاملی بر فیلم‌نامه داشته باشد. این امر منجر به، به وجود آمدن بحث‌وجدل بین «جان فاورو» کارگردان فیلم و «فیل استراب» رابط وزارت دفاع در هالیوود، بر سر صحنه فیلم‌برداری شد. آن‌طور که استراب سال‌ها بعد این مسئله را افشا کرد، یک دیالوگ مشکل‌دار از نظر آن‌ها عامل این بحث‌وجدل بوده است. در صحنه‌ای از مرد آهنین، یک شخصیت نظامی می‌گوید که دیگران حاضرند «خودشان را بکشند» که جای او باشند. استراب می‌گوید: «بحث فیصله پیدا نکرد تا این‌که به سر صحنه رسیدیم. حالا ما روی خطوط پرواز در پایگاه هوایی ادواردز به همراه ۲۰۰ نفر عوامل فیلم ایستاده بودیم و  من [با کارگردان] درباره این مسئله مشاجره می‌کردم. صورتش داشت قرمز و قرمزتر می‌شد و من هم به همان میزان از بحث خسته شده بودم.» درنهایت دیالوگ تغییر کرد به: «حاضرند روی زغال داغ راه بروند»؛ که البته در بازبینی نهاییِ (با نظارت وزارت دفاع) این صحنه از فیلم حذف شد.

توافق همکاری تولیدی که بین استودیوی مارول و پنتاگون برای فیلم مرد آهنین امضا شده، نشان می‌دهد که نیروی هوایی این فیلم را به‌عنوان فرصتی برای افزایش جذب نیرو تلقی می‌کرده است. در میان بندهای توافق، بندی وجود دارد که طبق آن مارول موافقت کرده است تا در «برنامه بازاریابی دوجانبه» همکاری داشته باشد. این برنامه شامل «تشویق به مشارکت پرسنل جذب نیرو» بوده است. رابطه این دو پیرامون قسمت دوم مجموعه سربسته باقی ماند. در یکی از پایگاه‌های داده وزارت دفاع در زمینهٔ حمایت از صنعت سرگرمی ذکر شده است که در فیلم «مرد آهنین ۲»، نیروی هوایی حتی در مورد علائم و نشانه‌های روی زرهِ شخصیت «ماشینِ جنگ»[۷] نیز ملاحظاتی داشته است.

ارتش ایالات‌متحده بر فیلم «کاپیتان آمریکا» (۲۰۱۱) نیز نظارت داشته است. آن‌ها اجازه فیلم‌برداری در کمپ ادواردز را داده بودند زیرا حس می‌کردند «کاپیتان آمریکا، سرباز سابق ارتش است و قدر و ارزش سرباز آمریکایی امروزی را دارد» و این‌که فیلم «از حس مقاومت و پایداری حمایت می‌کند». حتی تهیه‌کنندگان «ثور» (۲۰۱۱) هم یکی از افسران سابق یگان ویژه نیروی دریایی آمریکا را استخدام کردند تا هنگام فیلمبرداری از او مشورت بگیرند.

بااین‌وجود رابطه بین مارول و ارتش طی فیلم‌برداری «انتقام‌جویان» (۲۰۱۲) خراب شد؛ اگرچه تهیه‌کنندگان بخش‌هایی از فیلم را بازنویسی کردند تا خواسته‌های پنتاگون تأمین شود، «ازجمله تقویت رابطه ارتش و سربازانِ امروزی». ارتش دسترسی به «منطقه موشکی ماسۀ سفید»[۸] را مهیا کرد و همچنین «گروهی از سربازان را برای صحنه‌های جنگیِ اوج فیلم در اختیارشان گذاشت»، اما مشکلی وجود داشت. در انتقام‌جویان، سازمان شیلد تصمیم می‌گیرد نیویورک سیتی را با بمب اتم منفجر کند تا حمله فضایی‌ها دفع شود؛ بدون این‌که ابتدا با ارتش مشورت کنند. این مسئله رابطه بین مارول استودیوز و پنتاگون را خراب کرد و موجب شد ارتش در میانه تولید فیلم از همکاری صرف‌نظر کند. طبق توضیحات استراب: «ما نمی‌توانستیم وجود این سازمان غیرواقعیِ بین‌المللی و نسبت خودمان با آن را بپذیریم. شیلد به چه کسی پاسخگو بود؟ آیا ما (ارتش) هم برای شیلد کار می‌کردیم؟ به بن‌بست رسیدیم و تصمیم گرفتیم که نمی‌توانیم کاری انجام بدهیم.»

ارتش ایالات متحده، شخصیت «کاپیتان مارول» را به‌عنوان ابزاری برای جذب نیرو می‌بینند. هم‌زمان با اکران فیلم، نیروی هوایی کمپین تبلیغاتی جدیدی برای جذب نیرو با این شعار آغاز کرد: «هر قهرمان خاستگاهی دارد». ویدیوهای تبلیغاتی این کمپین در بیش از ۳۶۰۰ سالن سینما به نمایش گذاشته می‌شوند و واضح است که مخاطبان زن، هدف قرارگرفته‌اند

کاپیتان مارول؛ احیای رابطه مارول و ارتش

به‌غیراز حمایت بسیار ناچیز گارد ملی از «سرباز زمستان» (۲۰۱۴)، پنتاگون از زمان آن جدایی در هیچ فیلم دیگری با مارول همکاری نداشته است. تهیه‌کنندگان «انتقام‌جویان: عصر اولتران» (۲۰۱۵) مذاکراتی با نیروی دریایی ایالات‌متحده در مورد «نمایش سیستم‌های نسل جدید وزارت دفاع» داشتند اما هیچ‌گاه فیلم‌نامه را برای بررسی به پنتاگون ندادند، بنابراین ارتش نیز مشارکتی در فیلم به عمل نیاورد. ازاین‌رو، «کاپیتان مارول» نماد احیای این رابطه بلندمدت است و تلاشی برای ورود به فاز جدیدی از جهان مارول و همچنین ازسرگیری ارتباطات با پنتاگون. همانند مرد آهنین، نیروی هوایی آمریکا حمایت کاملی از کاپیتان مارول به عمل آورد.

یخ رابطه استودیوی مارول و پنتاگون پس از تورِ اخیرِ نیروی هوایی برای پیشگامان صنعت سرگرمی، آب شد. در سال ۲۰۱۶ در حدود ۴۰ نفر از شخصیت‌های هالیوودی در بازدید از پایگاه نیروی هوایی در آلاسکا شرکت کردند؛ ازجمله «جفری بِل»، تهیه‌کننده اجراییِ سریال «مأموران شیلد». در سال ۲۰۱۷ پیشگامان صنعت سرگرمی از نیروی فضایی بازدید کردند؛ و این بار کله‌گنده‌های هالیوودی شامل کارگردانانِ کاپیتان مارول، «آنا بودِن» و «رایان فِلِک» و تهیه‌کننده آن، «ماری لیوانوس»، می‌شدند. تهیه‌کننده استودیوی مارول، «جاناتان شوارتز» نیز به بازدید از نیروی فضایی رفت؛ بازدیدی که طبق اسناد نیروی هوایی «در جهت ارائه و حفظ جایگاه و تصویر نیروی هوایی ایالات‌متحده در فضای سرگرمی در سطح جهانی بوده است.»

در اوایل سال ۲۰۱۸ بودِن، فِلِک و ستاره فیلم «بری لارسون» از پایگاه هوایی نِلیس بازدید کردند تا با خلبانان ملاقات کرده و تحقیقات به عمل‌آورند، به جنگنده‌های اِف-۱۵ نگاهی بیاندازند و حتی به لارسون اجازه داده شد با اِف-۱۶ پرواز کند. نیروی هوایی پیش از شروع فیلم‌برداری تبلیغ کاپیتان مارول را آغاز کرد؛ با انتشار تصاویر لارسون به همراه فرمانده تیپِ بال پنجاه و هفتم، ژنرال «جِنین لیویت»، در شبکه‌های اجتماعی. این روند به همکاری کامل در تولید منتهی شد، ازجمله: دسترسی به پایگاه هوایی ادواردز برای فیلم‌برداری در آوریل ۲۰۱۸، مشورت گرفتن از تاریخ‌دانان ارتش و همچنین در اختیار قرار دادنِ هواپیماهای نظامی و چندین خلبان به‌عنوان سیاهی‌لشکر.

حمایت تبلیغی نیروی هوایی پس از پایان فیلم‌برداری نیز ادامه پیدا کرد؛ این امر از طریق تعداد بی‌شماری پُست در شبکه‌های اجتماعی و همچنین پرواز جنگنده‌ها در نخستین روز اکران (بر فراز دیزنی‌لند و سالن سینمای اولین اکرانِ فیلم) رقم خورد. همچنین خلبانان زن و مرد در مراسم نخستین اکران فیلم روی فرش قرمز حضور پیدا کردند و مصاحبه کردند.

ظاهراً آن‌ها شخصیت کاپیتان مارول (ابرقهرمانی مؤنث که به نیروی هوایی می‌پیوندد) را به‌عنوان ابزاری برای جذب نیرو می‌بینند. هم‌زمان با اکران فیلم، نیروی هوایی کمپین تبلیغاتی جدیدی برای جذب نیرو با این شعار آغاز کرد: «هر قهرمان خاستگاهی[۹] دارد». ویدیوهای تبلیغاتی این کمپین در بیش از ۳۶۰۰ سالن سینما به نمایش گذاشته می‌شوند و واضح است که مخاطبان زن، هدف قرارگرفته‌اند. به گفته وب‌سایت نظامیِ «وظیفه و هدف»[۱۰]، تیزر و دیگر محتوای تبلیغاتیِ کاپیتان مارول ازلحاظ بصری شبیه به تبلیغات جذب نیروی ارتش هستند که به نظر می‌رسد این یک اقدام هماهنگ و مشترک باشد.

 

 

ماجرای کاپیتان مارول پژواکی است از «تاپ گان» (۱۹۸۶) که از جنبه حمایت ارتش فیلمی کلاسیک به‌حساب می‌آید. فیلمی که طبق نظر همگان جذب نیروی ارتش را بالا برد و اعتبار را به پنتاگون بازگرداند. در پایگاه داده حمایت وزارت دفاع از تولیدات هالیوودی ذکر شده است که تاپ گان «بازسازی وجهه ارتش را تکمیل کرد؛ وجهه‌ای که به سبب جنگ ویتنام ویران شده بود.» احتمال می‌رود پنتاگون امیدوار باشد که کاپیتان مارول نیز در سایه جنگ‌های ظاهراً بی‌پایان سوریه، عراق، و افغانستان چنین نقشی ایفا کند.

علی‌رغم تلاش‌های بسیار پنتاگون، چیزی از اکران فیلم نگذشته است که واکنش‌های منفی آغاز شده‌اند. برخی تحلیل گران اشاره می‌کنند که ظاهر فمینیستی کاپیتان مارول، همانند اسب تروآیی است برای ترویج نظامی‌گری. این فیلم نه‌تنها جنگ‌های واقعی را ماست‌مالی می‌کند بلکه کمک می‌کند تا بر مشکلات سیستماتیک ارتش در زمینۀ آزارها و تجاوزهای جنسی نیز سرپوش گذاشته شود؛ این در حالی است که از هر ۲۵ عضو ارتش یک نفر گزارش تجاوز جنسی داده است (فارق از قربانیانی که تاکنون گزارشی نداده‌اند). استفاده پنتاگون از هالیوود برای تشویق زنان به عضویت و ترسیم زندگی نظامی به‌عنوان تجربه‌ای جذاب و شبیه به فیلم‌ها، بدگمانی عمیق برخی از تحلیل‌گران را برانگیخته است.

 


[۱] informational comics

[۲] Military Intelligence Corps: شاخه نظامی ارتباطات ارتش ایالات متحده؛ مرکز عکس و فیلم شاخه نظامی ارتباطات، خانه‌ی عکاسان و فیلمسازان حامی جنگ بود؛ بزرگ‌ترین استودیوی فیلمسازی شرق آمریکا که در ساختمان بزرگ این مرکز در «لانگ آیلندِ» نیویورک توسط ارتش ساخته شده بود، امکان تصویربرداری از هر نوع صحنه‌ی جنگی را برای این فیلمسازان فراهم می‌کرد. تجربه‌ی نظامی استن لی و فعالیت‌های تبلیغاتی که خود از آن‌ به عنوان «نمایشنامه‌نویسی» یاد می‌کرد، در دوران پس از جنگ و در پرداخت وطن‌پرستانه‌ی ابرقهرمانان به کمک او آمد.

[۳] Writers War Board

[۴] Nam

[۵] The New Avengers

[۶] Operation Ranch Hand

[۷] War Machine

[۸] White Sands Missile Range

[۹] اصطلاح Origin Story به معنای «داستان خاستگاه» پیرامون موضوع ابرقهرمانان و کتاب‌های کُمیک استفاده می‌شود.

[۱۰] Task and Purpose

۳ شهریور, ۱۳۹۸

تگ ها انتقام‌جویانپروپاگانداکاپیتان مارولمارول

با عضویت در خبرنامه سایت بروزترین مطالب را در ایمیل خود دریافت کنید.

پشت صحنه در شبکه‌های اجتماعی

مجله هنری پشت صحنه

«مجله هنری پشت‌‌ صحنه» می‌کوشد تا نقش فراموش‌شده‌ٔ علوم انسانی در رسانه‌های بصری را از نو احیا کند و با نگاهی میان‌رشته‌ای، ساحت سینما و صنعت سرگرمی را به‌قضاوت بنشیند. «پشت‌ صحنه» سعی دارد مخاطب را با جهانی آشنا کند که در آن، هر اثر هنری موفقی، ریشه در یکی از زیرشاخه‌های علوم انسانی دارد.

© 1398 کلیه حقوق این سایت متعلق به «مجله هنری پشت صحنه» است.